21
گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق

حضور یافته در جنّت، انسان دارای شناخت و تعلیم یافته بوده است. لذا از نظر گاه قرآن شناخت همزاد آفرینش و حضور انسانی در زمین بوده است.۱ در این پژوهش از واژه شناخت در فصل دوم‏ با عنوان «احادیث قرآن‏شناسی‏» بهره برده‏ایم. مقصود از این ترکیب، شناخت ماهیت و ابعاد قرآن به عنوان یک متن وحیانی از دریچه روایات معصومان است. شناخت به توجه به ملاک‏های متعدد اقسام گوناگونی دارد که از رایج‏ترین آن‏ها تقسیم شناخت از راه حصول شناخت و تقسیم از لحاظ میزان واقع نمایی آن است. شناخت از راه حصول به مستقیم، غیرمستقیم، آیه‌ای و فطری تقسیم شده است۲ که در این پژوهش گونه غیرمستقیم آن مد نظر است؛ زیرا شناخت قرآن به واسطه روایات اهل بیت علیهم السلام مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، از لحاظ واقع‏نمایی نیز شناخت به انواع شکّی، ظنی، وهمی و یقینی است که شناخت یقینی در این پژوهش مقصود است؛ زیرا بر پایه مبانی کلامی امامیه روایات اهل بیت علیهم السلام ما را به چنین شناختی رهنمون می‏کنند.

تبیین

تبیین واژه‌ای عربی از ریشه «بَین یا بَون: فاصله میان دو چیز»۳ است. «بونة» از همین ریشه

1.. استاد مطهری در این باره می‏نویسد: اما قرآن هرگز چنین حرفی نمی‏زند. قرآن داستان نزدیک شدن آدم به آن درخت را بعد از داستان (وَ عَلَّمَ ءَادَمَ ٱلْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى ٱلْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِـٔونِى بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ) ذکر کرده است؛ یعنی آدم پیش از آن که به بهشت برود و به او بگویند: اینجا بمان، چشمش باز شده بود و همه حقایق عالم را آموخته بود. آدم بود و در بهشت بود؛ نه یک حیوان چشم‏بسته‏ای در بهشت بود که با خوردن آن میوه چشمش باز شد. آدم بود که رفت به بهشت؛ چون آدم بود، عارف بود، شناخت داشت، شناسایی داشت و حقایق را می‏دانست. آدم را از این جهت بیرون کردند که از آدمیّت خارج شد؛ با آن همه علم و معرفت اسیر هوی و هوسش شد؛ اسیر یک حرص شد؛ اسیر یک وسوسه و طمع شد. به او گفتند: اینجا جای آدم است. آدم ناآدم شد که از بهشت سقوط کرد. آدم به لوازم شناخت خود، به لوازم شناسایی خود عمل نکرد. شناخت، جهان‏بینی می‏دهد؛ جهان‏بینی ایدئولوژی می‏دهد و ایدئولوژی عمل می‏خواهد. من آدم هستم، همه حقایق را می‏دانم، این «می‏دانم» به من جهان را به شکل خاص نشان می‏دهد، و چون جهان را این‏گونه می‏بینم، پس «باید و نباید» دارم (همان، ج‏۱۳، ص۳۵۱).

2.. همان، ج‏۱۳، ص۳۸۷- ۴۵۳.

3.. بون: البَوْنُ و البُونُ: مسافةُ ما بین الشیئین؛ قال کُثیِّر عزَّة: إذا جاوَزوا معروفَه أَسْلَمْتُهُمْ * إلی غمرةٍ... ینظرُ القومُ بُونَها (لسان العرب، ج۱۳، ص۶۱).


گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
20

شناخت

شناخت واژه اصیل فارسی است و کاربردهای آن در نثر و شعر فارسی وجود دارد.۱ واژه شناخت در زبان فارسی مصدر مرخم و اسم مصدر از شناختن است که به معانی‏شناسایی، علم و معرفت به چیزی و امری روشن و معلوم به کار رفته است.۲ از ضد این واژه به شکل «ناشناخت» برای اشاره به امر مجهول و نا معلوم استفاده شده است.۳ هر چند تعریف شناخت دشوار است و بر پایه یک دیدگاه شناخت بی‏نیاز از تعریف است و شناخت را فقط باید با الفاظ توضیح داد و شناخت هم یعنی آگاهی و آگاهی نیز نیاز به تعریف ندارد،۴ اما از واژه شناخت برای اشاره به حالت ذهنی – روانی انسان در مواجهه با پدیده‏ها استفاده می‏شود. زمانی که انسان قصد ‏شناسایی و آموختن چیزی را داشته باشد، ذهن وی در حالت شناخت قرار دارد و بعد از تحقق این فرآیند، شناخت در ذهن و نفس انسان حادث می‏شود؛ بدین معنا که ماهیت، ابعاد وجودی، اوصاف و خصائص امر شناخته شده برای ذهن آشکار می‏شود و از حالت جهل یا تردید به حالت علم تغییر پیدا می‏کند. مسأله امکان یا امتناع شناخت برای بشر یکی از کهن‏ترین ‏‏‏پرسش‏های فراروی این موضوع بوده است که برخی اصل شناختِ قابل اعتماد و مورد اطمینان برای بشر را منکر بودند و دلایل متعددی برای شک‏آلود بودن شناخت بشر اقامه کرده‏اند که از سوی منتقدان به آن‏ها پاسخ داده شده است.۵ در اندیشه اسلامی قرآن کریم، از همان داستان آفرینش آدم علیه السلام و تعلیم اسماء به وی و دعوت مخاطبان خود به تعقل و تفکر در آفاق و انفس بر اصل امکان شناخت از سوی بشر تأکید کرده است. یکی از تمایزات قرآن با تورات تحریف شده در مسأله شناخت آدم علیه السلام این است که در منطق قرآن آدمِ علیه السلام

1.. سعدی:
دریغ صحبت دیرین و حق دید و شناخت
که سنگ تفرقه ایام در میان انداخت

نه هر سخن که بداند بگوید اهل شناخت
به سِرّ شاه سر خویشتن نشاید باخت

2.. لغت‏نامه دهخدا.

3.. همان.

4.. مجموعه‏ آثار استاد شهید مطهری (مسأله شناخت)، ج‏۱۳، ص۳۵۶.

5.. ر.ک: همان، ج‏۱۳، ص۳۴۳ - ۳۴۹.

  • نام منبع :
    گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
    سایر پدیدآورندگان :
    علي راد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1445
صفحه از 312
پرینت  ارسال به