انسان، سعادت را در زندگی دنیا، دستیافتنی و سازنده میداند و حتّی برای رسیدن به آن، ملاک و معیار، ارائه میکند و افراد را نسبت به کنارهگیری از مواهب دنیا، بر حذر میدارد و بهرهمندی از لذائذ را مایه توانمندی در امور اساسی زندگی، معرّفی مینماید. از این رو، شادکامی در دنیا، یک روی این سکّه است. در ادامه، به دو روی این سکّه میپردازیم:
۱. شادکامی، در زندگی دنیوی
همان گونه که اشاره شد، در طبقهبندی احادیث مربوط به لذّت و سعادت، بخش قابل توجّهی از آنها در باره شادکامی در دنیا هستند و نشان میدهند که نگرش اسلام به لذّتجویی، کاملاً مثبت است، به این معنا که هم در دنیا به بهرهمندی انسان از مواهب لذّتبخش، توصیه میکند و هم او را به مسیر شادکامی پایدار اُخروی، دعوت میکند. البته رسیدن به شادکامی پایدار را برای انسان میپسندد و اصل قرار میدهد.
اسلام، سعادت را در زندگی دنیا، امری محقّق میداند و رهبانیت و کنارهگیری از لذائذ را سخت میکوبد و به بهرهمندی از لذّات دنیا، توصیه میکند.
البته یک نکته بسیار مهم را نباید فراموش کرد و آن، این که هر چند اسلام در کنار سعادت اُخروی، سعادت دنیوی را به رسمیت شناخته است؛ امّا این به معنای تفکیک کامل این دو از یکدیگر نیست. این گونه نیست که اسلام، از یک سو سعادت دنیوی را با هر معیاری بپذیرد و از سوی دیگر، سعادت اُخروی را با تعریف خاصّ خود، مطرح کند. سعادت دنیوی از دیدگاه اسلام، در راستای سعادت اُخروی تعریف میشود؛ بدین معنا که هر لذّت دنیوی که به سعادت اُخروی کمک کند، مورد تأیید و بلکه تأکید است و هر لذّت دنیویای که به سعادت اُخروی زیان برساند، مردود است. لذا مواردی جزو سعادت دنیوی مطرح میشوند که تأمین کننده این اصل باشند. عواملی که به عنوان سعادت