همان گونه که پیشتر بیان شد، بخشی از متون دینی به بیان نقش لذّت در زندگی اختصاص یافتهاند؛ امّا در درون این مجموعه، شاهد تقسیمات ریزتری هستیم. لذا هنگام پژوهش، باید بر اساس تفاوتهای روایات انگیزشی، به طبقهبندی جزئیتری دست یابد و یافتههای بیشتری را به دست دهد. به نظر میرسد که دست کم، دو بحث در روایات بخش انگیزش، وجود داشته باشد که در ادامه، به آنها میپردازیم.
۱. لذّت و انگیزههای اصلی نفس
از برخی احادیث، استفاده میشود که لذّت، یکی از انگیزههای اصلی انسان است. و او با یک سلسله انگیزههای ذاتی پا به عرصه، وجود مینهد که بر اساس این انگیزهها و گرایشها، به برخی چیزها تمایل پیدا میکند، نسبت به آنها، احساس نیاز میکند و در مسیر تحصیلِ آنچه ملایم طبع اوست، رفتار مینماید.
در میان این گرایشها، سه گرایش، انگیزههای اصلی نفس، ذکر شده است که یکی از آنها، لذّتجویی است.۱
انسان، علاوه بر این که به بودن و بقا، تمایل دارد و همیشه، در پی کسب کمال است و در هر کاری، کمالطلب نیز هست، در عین حال، لذّت را هم دوست دارد و میخواهد که همیشه، شاد باشد و زندگی