همان طور که بیان شد، هر عملی را که انسان به اختیار خود انجام میدهد، مانند همه پدیدههای دیگر، نتایج واقعی خود را دارد. بنا بر این، اگر صحبت از نکوهش یا ستایش لذّتی میشود، این ارزشگذاری، بر اساس آثار واقعی رفتارهای مرتبط با احساسات درک شده، صورت میگیرد؛ و گر نه تمام حالات و احساساتی که درک میکنیم، موهبتی از طرف خالق حکیماند، در جهت اهداف معلومی که بر آنها مترتّب میشود و البته یکی از این اهداف، بهرهمندی از خودِ این حالات است. لذا بخشی از چیزهایی که انسان، بدانها تمایل پیدا میکند، در ضمن تأمین نیازهای روانی ـ جسمانی، حالتی خوشایند از احساس لذّت را به دنبال دارد.
بنا بر این، در مقام ارزشگذاری این لذّات و تقسیم آنها به نکوهیده و پسندیده، معلوم شد که همه آنچه که نفس به آن تمایل پیدا میکند، نکوهیده نیست و در مقابل، هر آنچه که نفس به آن تمایل پیدا نمیکند، ممدوح نیست. در بخش اوّل، یعنی آن چیزهایی که نفس به آنها تمایل دارد، بنا بر آنچه پیش از این گذشت،۱ در برخی موارد، تأمین آنها برای ادامه حیات، ضرورت دارد و در مواردی دیگر هم پاسخگویی به امیال و خواستههای نفسانی، میتواند جایگاه انگیزشی و تنظیمی در تولید و تنظیم رفتارهای هدفمند داشته باشد. از این رو، در برخی سخنان معصومان علیهم السلام، بهرهمندی از لذّات حلال دنیا، مورد تأکید قرار گرفته است.
در باره بخشی از چیزهایی که انسان، بدانها تمایل پیدا نمیکند، این پرسشها مطرح است که: آیا اینها ممدوح هستند یا نه؟ و آیا اصولاً