فصل چهارم: ارزشيابی لذّتجويی
تاکنون به این موضوع پرداختیم که لذّت، نماد سعادت است و بنا بر تحقیقات روانشناسی، تجربه لذّت، یکی از مشهورترین شیوههایی است که مردم، شادکامی را با آن تعریف مینمایند. بر همین اساس، لذّت را میتوان یکی از سه عنصر اصلی شادکامی دانست. امّا برای این که لذّت بتواند در مسیر شادکامی نقش مؤثّر خود را ایفا کند، باید با دو شرطِ «برتری» و «پایداری» همراه باشد. به هر حال، انتخاب با انسان است. او موجودی صاحب اختیار است و این توانایی را دارد که چشمانش را بر روی لذّتهای پست و گذرا ببندد و در مسیر شادکامی، به گزینش نوع و شرایط لذّتجویی بپردازد.
اتّفاقاً اسلام نیز به عنوان دینی جامع، انسان را در این باره، راهنمایی کرده و گزینههای درست را معرّفی نموده است. لذا در احادیث معصومان علیهم السلام، با دهها تعبیر حاکی از ستایش یا نکوهش لذّتجویی، برخورد میکنیم که نشان دهنده وجود ملاکهایی برای ارزشگذاری لذّتجویی است. بررسی دقیق و عالمانه این احادیث، میتواند مبنای عقلانی اسلام برای ارزشگذاری لذّت را روشن سازد. لذا پژوهشگر
باید با طبقهبندی درست این روایات و بررسی دقیق آنها، قواعد حاکم بر آنها را استخراج نماید تا منطق دین در توصیه به لذّتها یا تحریم آنها روشن شود. قبل از این که وارد این بحث شویم، لازم دیدیم که بیان مختصری را در باره ارتباط لذّتجویی با مفاهیمی ارزشی مانند پسندیده یا نکوهیده، و خوب یا بد، ارائه کنیم؛ یعنی به چه دلیل، اسلام از برخی لذّتجوییها نهی کرده و برخی دیگر را تأیید نموده است و یا حتّی بهرهمندی انسان را از آنها، لازم دانسته است؟