مؤمن، ناشی از روح ایمان و عقیده اوست؛ زیرا در هر حالی از فقر و تهیدستی یا ثروت و بینیازی واقع گردد، میداند. در این حال، وظیفهای دارد و آن وظیفه را به خوبی انجام میدهد. این است که عجیبترین چیزها، حالتی است که مؤمن به خود میگیرد، که همه پیشامدها و سختی و سستیها برایش خیر و سعادت میشود».
در آخر امام علیه السلام، این گروه را چنین نصیحت فرمود: «ای گروه! از این راه ناصواب (صوفیگری) دست بردارید و خود را به آداب واقعی اسلام، متأدّب کنید. از آنچه خدا، امر و نهی کرده، تجاوز نکنید و از پیشِ خود، دستور نتراشید. در مسائلی که نمیدانید، مداخله نکنید. علم آن مسائل را از اهلش بخواهید ... جهالت را رها کنید که طرفدار جهالت، فراوان است، بر خلاف دانش که طرفداران کمی دارد». خداوند فرموده است: (بالاتر از هر صاحب دانشی، دانشمندی است) .
۱
۲. شادکامی، در زندگی اُخروی
همان گونه که پیش از این اشاره شد، روی دوم سکّه سعادت، سعادت اُخروی است. آیات و احادیث فراوانی به این مسئله پرداختهاند و ابعاد مختلف آن را توضیح دادهاند.
قرآن کریم، مردم را در یک تقسیمبندی، به دو گروه تقسیم کرده است: سعادتمند و شقی (بدبخت). گذشته از آثار اعمال این دو گروه