به میزان لذّت [طلبی]، غصّه خوردن وجود دارد.
اتفاقاً این خصوصیت، بر ویژگی افراد افسرده نیز تطبیق میکند. آرون بک، معتقد است که افراد افسرده بدین دلیل افسردهاند که در نحوه فکرشان خطا میکنند یا به راه مبالغه میروند. شخص افسرده، نظری منفی در باره خود، دنیا و آیندهاش دارد. طبق نظر بک، این شناختهای منفی و نه سایر چیزهای پیرامون شخص، علّت افسردگیاند. ممکن است برای یک حمله افسردگی، حوادث بیرونی، عامل تشدید کنندهای باشند، ولی حتی در آن صورت نیز آنچه شخص در باره آن حادثه فکر میکند و نه آن حادثه به خودی خود، میتواند عامل ایجاد کننده افسردگی باشد.
روند این تغییرات به این شکل است که شخص افسرده، خود را به عنوان یک «بازنده»، یک «نامناسب» میبیند، و همواره تصوّر میکند که کمترین مقدار چیزی را به دست آورده است و شایستگی بهتر از آن را نیز ندارد. اتّفاقاً عقیده بک، بر این است که احساس بازنده بودن، اغلب نتیجه هدفها و خواستههای بلند غیر منطقی است و این، عامل اصلی این احساس محسوب میشود.۱
و در آخر، جالب است بدانید که افراد افسرده، به دلیل مبتلا بودن به این نوع اختلال، در پاسخ به موقعیتهای لذّتبخش، از توانایی طبیعی برخوردار نیستند. مثلاً در برابر فعالیتهای دلخواهی که در حالت طبیعی لذّتبخشاند، پاسخشان بیحوصلگی است. و در برابر انگیزههای