انسان برای حیاتی ماورای زندگی دنیا آفریده شده است. قرار گرفتن در فضای آن زندگی، نیاز به استعدادها و ظرفیتهای ویژهای دارد که در وجود هیچ موجودی غیر از انسان قرار داده نشده است. از جمله این استعدادها، توانایی اتّصال معنوی وی با ماورای طبیعت است که از مسیر ایمان به خدا و عبادت او، شکوفا میشود. همچنان که ادراک برخی لذّتها پس از شکوفایی امیال مربوط به آن، برای انسان میسّر میشود، درک شیرینی ایمان و لذّت عبادت نیز پس از شکوفایی استعدادهای مربوط به آن، امکانپذیر است. با توجّه به برخی احادیث، افرادی که به محض طلب کردن هوا و هوس، در مسیر شهوترانی قرار میگیرند، در اثر غفلت نسبت به شکوفاییِ این استعداد و ظرفیت، از تجربه لذّت آن محروم میمانند. محرومیت از شیرینی ایمان، محرومیت از درک لذّت عبادت و سرانجام، محرومیت از نزدیکی به خداست.
یک. محرومیت از شیرینی ایمان
ایمان به خدا، یک عمل اختیاری مربوط به قلب است۱ و هنگامی که به دل انسان راه پیدا میکند، تمامیِ ابعاد وی را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر چه ایمان، مربوط به جوانح است، با این حال، جوارح را نیز تغییر میدهد. از این رو، مجموعه رفتارهایی که انسان مؤمن انجام میدهد، نسبت به رفتارهای غیر مؤمن، متفاوت است و نوع آنها حاکی از وجود نیرویی هدایتگر است.
ولی از آن جا که خود ایمان، رفتار قلبیِ از روی اختیار است، برای وارد شدن به دایره حیات یک شخص، نیاز به انگیزه دارد. لذا میتوان از