فرد براي محو كردن آثار آن، مانند يك بنده، حاضر است که هر كاري انجام دهد. به اين ترتيب، وارد مرداب فتنهای خواهد شد که با دست خود، رنج و فساد و هلاکت خود را رقم زده است.
۲. ابتلا به رنج و سختی
در برخي روايات، هواي نفس، اساس هر رنج و سختیای شمرده شده۱ و پیروی از شهوات، به عنوان بدترين دردها معرّفي شده است.۲ در حالي كه آنچه با پيروي از هواي نفس يا شهوتراني، به ذهن انسان خطور ميكند، لذّتراني است. پیش از این بيان كرديم که مطلوب نبودن لذّتِ حاصل از شهوتراني، به دليل پیامدهایی است كه بر آن عارض شده و باعث حذف دو صفت لذّت مطلوب (پايداري و شدّت) از آن گرديده است. بنا بر اين، در پیروی از هواي نفس، لذّت وجود دارد؛ امّا به قيمت مبتلا شدن به سختيها و رنجهاي بسيار. از اين رو، هيچ خيري در لذّتي كه موجب پشيماني شود و شهوتي كه به دنبالش درد و رنج باشد، وجود ندارد.۳
اصولاً وقتي انسان از تپّهاي بالا ميرود، سختي بيشتري را نسبت به پايين آمدن از آن تحمّل ميكند و حداقل، نيروي بيشتري را صرف ميكند؛ امّا اگر اين بلندي، به درّهاي خطرناك منتهي شود، قضيه به عكس خواهد بود. در این موقعیت، انسان آرزو ميکند كه اي كاش از اين بلندي بالا نيامده بود تا مجبور شود از سرازيريِ اين چنين خطرناكی پايين رود! لذّتهاي فريبنده، مانند بالا رفتن از بلنديای هستند كه انسان در حال بالا رفتن از آنها، هيچ گونه سختي و مشقتي احساس نميكند؛
1.. امير مؤمنان علیه السلام: «الهوي اس المحن»
(غرر الحكم، ح ۱۰۴۸).
2.. امير مؤمنان علیه السلام: «ألإنقياد للشهوة أدوأ الداء»
(همان، ح ۱۴۵۸).
3.. امير مؤمنان علیه السلام: «لا خير فی لذّة توجب ندماً و شهوة تعقب ألماً»
(همان، ح ۱۰۹۰۱).