ج ـ دعاى ادريس عليه السلام
۵۰۵.مصباح المتهجّد:نيز در سحر ، دعاى ادريس عليه السلام ۱ را بخواند :
«پاك و منزّهى تو . معبودى جز تو نيست . اى پروردگار و وارث هر چيز! اى خداى همه معبودها كه در شُكوهت ، والايى! اى خداوندى كه در همه كارهايت ستوده اى! اى بخشنده و بخشايشگر هر چيز! اى زنده ، از آن زمان كه زنده اى نبود ، در ماندگارىِ فرمان روايى! اى برپاى استوارى كه چيزى از علم تو بيرون نمى مانَد و بر آن سنگينى نمى كند! اى يگانه باقى ، در آغاز و انجام هر چيز! اى ماندگارِ بى فنا كه مُلك تو ، بى زوال است! اى بى نياز بى همتا كه چيزى همانند تو نيست! اى نيكوكردار بى همانند كه كسى هم وصفِ او نيست! اى بزرگ! تو آنى كه دل ها به درك عظمتت راه نمى يابند.
اى آفريدگار ، كه بى نمونه گيرى از ديگرى ، پديدآورنده است! اى منزّه پاك ، كه با قداست خود ، از هر آفتى مبرّاست! اى كفايت كننده اى كه از بخشش هاى احسان خود ، روزىِ مخلوقاتش را وسعت مى بخشد! اى پاك از هر ستمى كه خود ، آن را نپسنديده و با كارهايش در نياميخته است! اى مهربانى كه رحمتش هر چيز را فرا گرفته است! اى عطابخشِ صاحب احسان كه نيكىِ خود را بر همه بندگانش گسترده است! اى جزادهنده بندگان كه همه در برابر عظمتش خاكسارند! اى آفريدگار هر كه در آسمان ها و زمين هاست و بازگشت همه به سوى اوست! اى رحم آورنده و پشت و پناه هر فريادگر و گرفتار! اى نيكوكردارى كه هيچ زبانى را ياراى وصف كُنه شُكوه فرمان روايى و عزّتش نيست! اى پديدآورنده موجودات ، كه در آفرينش آنها در پى ياورانى از خلقش نبوده است! اى بسيار غيب دان ، كه حفظ هيچ چيزى او را خسته نمى سازد! اى بازآفريننده آنچه نابودش ساخته است ، آن روز كه همه آفريده ها از مهابت او در پاسخ دعوتش فراز آيند! اى بردبار شكيبا ، كه هيچ چيزى از آفريدگانش ، همتاى او نيست! اى ستوده كردار صاحب نعمت بر همه مخلوقاتش از روى لطفش! اى قدرتمند بلندمرتبه چيره بر كارش ، كه هيچ چيزى با او برابر نيست! اى پُرتوان نيرومند! تويى آن كه كسى را تاب انتقامت نيست.
اى بزرگْ مرتبه نزديك كه نزديكى اش درجه اى والا دارد! اى صاحب قدرتى كه با قدرت حكومت شكست ناپذيرش ، هر چيز را در هم مى شكند! اى فروغ هر چيز! تويى آن كه فروغش ظلمت ها را دريده است.
اى منزّه پاك از هر بدى ، كه چيزى همتاى او نيست! اى نزديك اجابت كننده نزديك شونده ، كه قرب او نزديك تر از هر چيز است! اى والاى بلندمرتبه در آسمان ، كه والايىِ رفعتش برتر از هر چيز است! اى آفريننده و بازآفريننده هر چيز پس از فنايش با قدرت خود! اى سرفرازِ والاتر از هر چيز ، كه فرمانش عدالت ، و وعده اش راست است! اى شوكتمندى كه انديشه ها ، به همه شأن و شُكوه او نمى رسند! اى نيكوبخشايشِ صاحب عدالت! تويى آن كه عدالتش هر چيز را آكنده است.
اى بزرگِ صاحب ستايشِ والا و عزّت و بزرگى ، كه عزّتش در هم نمى شكند! اى شگفت ، كه زبان ها گوياى همه نعمت ها و ستايش او نيستند! اى تكيه گاهم در هر گرفتارى ، و پناهم در هر سختى! به حقّ اين نام ها ، ايمنى از كيفرهاى دنيا و آخرت را از تو مى خواهم و به بركت اين نام ها از تو مى طلبم كه هر بدى و بيمناكى و خطرى را از من دور گردانى و چشم هاى ستمگرانى را كه قصد سوء به من دارند و تو از آن نهى كرده اى ، از من دور سازى و انديشه هاى بد و پنهانىِ آنان را به خيرى كه نه آنان و نه جز تو ، مالك آن است ، بگردانى ، اى بزرگوار!
خداوندا! مرا به خودم وا مگذار كه در نتيجه از او ناتوان گردم ۲ و نه به مردم وا گذار كه بر من چيره شوند ، و مرا ناكام مگردان ، كه به تو اميدوارم ، و عذابم مكن ، كه تو را مى خوانم!
خداوندا! آن گونه كه فرمانم داده اى ، مى خوانمت. پس ، آن گونه كه وعده ام داده اى ، پاسخم ده!
خداوندا! بهترين قِسمت عمرم را آن قسمتى قرار بده كه نزديك اَجَلم باشد!
خداوندا! بدنم را دگرگون مساز؛ بهره ام را وا مگذار؛ دوستم را بد مكن! به تو پناه مى برم از: بيمارىِ خواركننده و فقرى كه خاك نشين سازد و از : خوارى و همنشين بد.
خداوندا! دلم را از هر چه ره توشه ام به سوى تو نيست و از هر حلال و حرامى كه در روز ديدار تو سودم نمى بخشد ، رها ساز و مرا بر آن توانا گردان و نسبت به آن ، عزّت و قناعتم بخش و در نظرم نكوهيده دار و خشنودى ات را در آن ، روزى ام گردان ، اى مهربان ترينِ مهربانان!
خداوندا! تو را سپاس بر بخشش هاى فراوانت؛ تو را سپاس بر نعمت هاى پياپى ات كه ناخوشايندىِ كارها را با آنها از من دور كردى و موهبت هاى شادى آفرين را با آنها به من دادى ، با اين كه پيوسته در غفلت و برخوردار از قساوت بودم؛ ولى اين گونه كارهايم مانع نشد كه مرا ببخشايى و بر من خطاپوشى كنى و نعمت هايت را در دستانم قرار دهى و احسانت را بر من ادامه دهى و از كارهاى زشتى كه در حضورت انجام داده ام و با نافرمانى ات حريمت را شكسته ام ، درگذرى.
خداوندا! تو را به هر اسمى كه دارى ، همان كه اگر با آن بخوانندت ، سزاوار است كه دعا را اجابت كنى ، مى خوانمت ، و تو را به حقّ هر كه بر تو حقّى دارد و به حقّى كه تو بر هر كس جز خويش دارى ، مى خوانمت كه بر بنده و فرستاده ات محمّد و خاندانش درود فرستى و هر كس به من قصد بدى داشت ، گوش و چشمش را و از پيش او و پشت سر و راست و چپش او را بگيرى و با توان و قدرتت او را [ از آسيب رسانى] باز دارى.
اى كه با او پروردگارى نيست كه بخوانندش! اى كه فراتر از او آفريدگارى نيست كه از او بترسند! اى كه فروتر از او معبودى نيست كه از او پروا كنند! اى كه وزيرى ندارد تا به سراغش بروند! اى كه واسطه اى ندارد تا رشوه اش دهند! اى كه دربانى ندارد كه صدايش كنند! اى كه با عطاى بسيار ، جز بر كَرَم و جودش نيفزايد و بر گناهان پيوسته ، جز آمرزش و گذشتش ، افزون نگردد! بر محمّد و خاندانش درود فرست و با من ، آن كن كه تو شايسته آنى! همانا تو سزاوار تقوا و شايسته آمرزشى».
1.در الإقبال نيز افزوده است: «در سند اين دعا ديدم كه اين ، همان دعايى است كه خداوند ، او را به سبب آن نزد خويش بالا برد و از بهترين دعاهاست». در المصباح كفعمى آمده است: «سپس دعاى ادريس عليه السلام را بخوان ، كه چهل نام (به تعداد روزهاى توبه) است».
2.سيّد ابن طاووس در پايان اين دعا نوشته است : در اين دعا آمده است «لا تكلني إلى نفسي فاعجز عنها؛ مرا به خود وا مگذار كه در نتيجه از آن ناتوان شوم . در حالى ظاهرا بايد چنين باشد : «ولا تكلني إلى نفسي فتعجز عنّي؛ مرا به نفسم وا مگذار كه در نتيجه از من ناتوان شود» . امّا متن را چنين يافتيم .