1007
ماه خدا جلد دوّم

۳ / ۶

دعاى امام سجّاد پس از نماز

۸۸۷.مصباح المتهجّد:امام سجّاد عليه السلام ، چون از نماز عيد فطر و عيد قربان يا نماز جمعه فراغت مى يافت ، رو به قبله مى كرد و مى گفت:
«اى رحمت كننده بر كسى كه بندگان به او رحم نمى كنند! اى پذيراى آن كه سرزمين ها پذيرايش نيستند ! اى آن كه نيازمندانِ درگاهش را كوچك نمى شمارد ! اى آن كه اصراركنندگانِ به درگاهش را محروم نمى كند! اى آن كه منّت نهندگان بر او را جواب رد نمى دهد! اى آن كه كار كوچكى را كه به درگاهش هديه مى شود ، برمى گزيند و كار اندكى را كه براى او عمل مى شود ، پاداش مى دهد ! اى آن كه كار اندك را سپاس مى گويد و پاداش فراوان مى دهد! اى آن كه هر كه به او نزديك شود ، أو به وى نزديك مى شود! اى آن كه هر كه را به او پشت كند ، به سوى خود مى خواند ! اى آن كه نعمت را تغيير نمى دهد و در كيفرْ شتاب نمى ورزد ! اى آن كه كار نيك را به ثمر مى رساند تا آن را رشد دهد ! اى آن كه از بدى درمى گذرد تا آن را محو كند! آرزوها از آستان كَرَم تو حاجت روا برمى گردند و ظرفِ خواسته ها لبريز از فيض بخشش تو مى شود و صفت ها، پيش از آن كه به كُنه وصف تو رسند ، گسسته مى شوند.
بالاتر از هر بالا ، بالايىِ والايى توست و بالاتر از هر شُكوه ، شُكوه والاتر توست. هر بزرگى در پيشگاه تو ، كوچك ، و هر شريفى در كنار شرافت تو ، ناچيز است.
ناكام اند آنان كه به غير تو روى آورند ، و زيانكارند آنان كه جز به درگاه تو آيند ، و تباه اند آنان كه جز به آستان تو روى آورند و تهى دست اند جز آنان كه جوياى فضل و احسان تو باشند.
درِ رحمتت به روى خواهندگان باز است و بخششت براى درخواست كنندگان، ارزان و رايگان ، و فريادرسى ات به پناهجويان ، نزديك. آرزومندان ، از تو نوميد نمى شوند و عطاجويان،از عطاى تو مأيوس نمى گردند و آمرزش خواهان، از انتقام تو بدبخت نمى شوند. روزىِ تو براى آن كه نافرمانى ات كند ، گشوده است و بردبارىِ تو آن كه را با تو دشمنى كند ، شامل.
عادتت نيكى كردن به بدكاران است و سنّتت باقى داشتن تجاوزكاران ، تا آن جا كه مداراى تو ، از ترك گناه ، غافلشان مى سازد و مدارا كردنت ، از بازگشت به سوى تو ، بازشان مى دارد ، با آن كه مهلتشان داده اى تا به فرمانت باز گردند و چون به دوام فرمان روايى ات اطمينان دارى ، فرصتشان داده اى. پس ، هر كه اهل سعادت باشد ، فرجام او را به سعادت رسانده اى و هر كه از تيره بختان باشد ، او را به تيره بختى وا گذاشته اى. همه به سايه پروردگارى ات خواهند آمد و كارهايشان به فرمان تو برمى گردد. با طولانى شدن زمانشان فرمان روايى ات سست نگشته و درنگ در كيفرشان ، تو را بى برهان و دليل ، نساخته است. برهان تو پابرجا ، و بى تغيير است و حكومت تو پايدار و بى زوال.
واىِ هميشگى بر آن كه از تو روى گردان شود ، و ناكامىِ ذلّت بار ، بر آن كه از درگاه تو ناكام باز آيد ، و نگون بختىِ بدتر ، بر آن كه به تو مغرور شود. چه عذاب بسيارى كه خواهد چشيد و چه زمان طولانى اى كه در عذابت خواهد ماند و چه دور است فرجام گشايش براى او و چه يأس آور است خروج آسان از گرفتارى ها براى او! همه اينها ، بر اساس داورىِ عادلانه توست كه در حقّ او ستم نمى كنى و حكم منصفانه تو كه بر او ظلم نمى كنى؛ چرا كه حجّت ها را پياپى آورده اى و بهانه ها را از بين برده اى و پيش تر وعيد داده اى و از روى لطف ، ترغيب كرده اى و مثال ها زده اى و مهلت ها را طولانى كرده اى و با آن كه مى توانستى در كيفرْ شتاب كنى ، به تأخير انداخته اى و با آن كه قدرت بر اقدام داشتى ، مدارا كرده اى.
نه درنگ و مهلت دادنت ، از روى عجز و سستى است و نه خوددارى ات ، از روى غفلت ، و نه مهلت دادنت ، از روى سازش؛ بلكه تا حجّتت رساتر ، بزرگوارى ات كامل تر، احسانت سرشارتر ، و نعمتت تمام تر باشد ، و همه اينها پيوسته چنين بوده است و هميشه چنين خواهد بود.
نعمتت ، والاتر از آن است كه تمامش توصيف شود و شُكوهت ، والاتر از آن است كه به كُنهش دست يابند و نعمتت ، بيش از آن است كه همه اش به شمار آيد و احسانت ، بيش از آن است كه به كمترينش سپاس شود. بى زبانى ، مرا از ستايشت باز داشته و جلوگيرى ، زبان ستايشم را بسته است. نهايت ، آن كه از سپاس شايسته تو سكوت كنم و از تمجيد تو ، آن گونه كه شايسته آنى ، لب فرو بندم ، نه از روى بى اعتنايى؛ بلكه از روى ناتوانى. اينك ، اين منم ـ اى خداى من ـ كه به درگاهت آمده ام و از تو پذيرايىِ خوب مى خواهم.
پس بر محمّد و خاندان او درود فرست و نجوايم را بشنو و دعايم را بپذير و امروزم را با نوميدى به پايان مبر و به خواسته ام دست رد مزن و بازگشتم را از پيشگاهت ، و برگشتنم را به حضرتت ، گرامى بدار! همانا تو در آنچه بخواهى ، دچار تنگنا نمى شوى و از آنچه از تو بخواهند ، ناتوان نيستى و تو بر هر چيز ، توانايى و هيچ قدرت و نيرويى ، جز از خداى والاى بزرگ نيست».


ماه خدا جلد دوّم
1006

۳ / ۶

دُعاءُ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ بَعدَ الصَّلاةِ

۸۸۷.مصباح المتهجّد :كانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام إذا فَرَغَ مِن صَلاةِ العيدَينِ ، أو صَلاةِ الجُمُعَةِ استَقبَلَ القِبلَةَ وقالَ :
يا مَن يَرحَمُ مَن لا يَرحَمُهُ العِبادُ ، يا مَن يَقبَلُ مَن لا تَقبَلُهُ البِلادُ ، ويا مَن لا يَحتَقِرُ أهلَ الحاجَةِ إليهِ ، ويا مَن لايُخَيِّبُ المُلِحّينَ عَلَيهِ ، ويا مَن لايَجبَهُ بِالرَّدِّ أهلَ الدّالَّةِ عَلَيهِ ، يامَن يَجتَبي صَغيرَ ما يُتحَفُ بِهِ ويَشكُرُ يَسيرَ ما يُعمَلُ لَهُ ، ويا مَن يَشكُرُ عَلَى القَليلِ ويُجازي بِالجَزيلِ ، يا مَن يَدنو إلى مَن دَنا مِنهُ ، يا مَن يَدعو إلى نَفسِهِ مَن أدبَرَ عَنهُ ، ويا مَن لا يُغَيِّرُ النِّعمَةَ ولا يُبادِرُ بِالنِّقمَةِ ، ويا مَن يُثمِرُ الحَسَنَةَ حَتّى يُنَمِّيَها ، ويا مَن يَتَجاوَزُ عَنِ السَّيِّئَةِ حَتّى يُعَفِّيَهَا ، انصَرَفَتِ الآمالُ دونَ مَدَى كَرَمِكَ بِالحاجاتِ ، وَامتَلَأَت بِفَيضِ جودِكَ أوعِيَةُ الطَّلِباتِ ، وتَفَسَّخَت دونَ بُلوغِ نَعتِكَ الصِّفاتُ .
فَلَكَ العُلُوُّ الأَعلى فَوقَ كُلِّ عالٍ ، وَالجَلالُ الأَمجَدُ فَوقَ كُلِّ جَلالٍ ، كُلُّ جَليلٍ عِندَكَ صَغيرٌ ، وكُلُّ شَريفٍ في جَنبِ شَرَفِكَ حَقيرٌ .
خابَ الوافِدونَ عَلى غَيرِكَ ، وخَسِرَ المُتَعَرِّضونَ إلاّ لَكَ ، وضاعَ المُلِمّونَ إلاّ بِكَ ، وأجدَبَ المُنتَجِعونَ إلاّ مَنِ انتَجَعَ فَضلَكَ .
بابُكَ مَفتوحٌ لِلرّاغِبينَ ، وجودُكَ مُباحٌ لِلسّائِلينَ ، وإغاثَتُكَ قَريبَةٌ مِنَ المُستَغيثينَ ، لايَخيبُ مِنكَ الآمِلونَ ، ولايَيأَسُ مِن عَطائِكَ المُتَعَرِّضونَ ، ولا يَشقى بِنِقمَتِكَ المُستَغفِرونَ ، رِزقُكَ مَبسوطٌ لِمَن عَصاكَ ، وحِلمُكَ مُعتَرِضٌ لِمَن ناواكَ .
عَادَتُكَ الإِحسانُ إلى المُسيئينَ ، وسُنَّتُكَ الإِبقاءُ عَلَى المُعتَدينَ حَتّى لَقَد غَرَّتهُم أناتُكَ عَنِ النُّزوعِ ، وصَدَّهُم إمهالُكَ عَنِ الرُّجوعِ وإنَّما تَأَنَّيتَ بِهِم لِيَفيئوا إلى أمرِكَ ، وأمهَلتَهُم ثِقَةً بِدَوامِ مُلكِكَ ؛ فَمَن كانَ مِن أهلِ السَّعادَةِ خَتَمتَ لَهُ بِها ، ومَن كانَ مِن أهلِ الشَّقاوَةِ ۱ خَذَلتَهُ لَها ، كُلُّهم صائِرونَ إلى ظِلِّكَ ، واُمورُهُم آئِلَةٌ إلى أمرِكَ ، لَم يَهِن عَلى طولِ مُدَّتِهِم سُلطانُكَ ، ولَم يَدحَض لِتَركِ مُعاجَلَتِهِم بُرهانُكَ .
حُجَّتُكَ قائِمَةٌ لا تَحولُ ، وسُلطانُكَ ثابِتٌ لا يَزولُ ، فَالوَيلُ الدّائِمُ لِمَن جَنَحَ عَنكَ ، وَالخَيبَةُ الخاذِلَةُ لِمَن خابَ مِنكَ ، وَالشَّقاءُ الأَشقى لِمَن اغتَرَّ بِكَ ، ما أكثَرَ تَصَرُّفَهُ في عَذابِكَ ، وما أطوَلَ تَرَدُّدَهُ في عِقابِكَ ، وما أبعَدَ غايَتَهُ مِنَ الفَرَجِ ، وما أقنَطَهُ مِن سُهولَةِ المَخرَجِ ، عَدلاً مِن قَضائِكَ لا تَجورُ فيهِ ، وإنصافاً مِن حُكمِكَ لا تَحيفُ عَلَيهِ ، فَقَد ظاهَرتَ الحُجَجَ ، وأبلَيتَ الأَعذارَ وقَد تَقَدَّمتَ بِالوَعيدِ ، وتَلَطَّفتَ فِي التَّرغيبِ ، وضَرَبتَ الأَمثالَ وأطَلتَ الإِمهالَ ، وأخَّرتَ وأنتَ مُستَطيعٌ لِلمُعاجَلَةِ ، وتَأَنَّيتَ وأنتَ مَلِيءٌ بِالمُبادَرَةِ .
لَم تَكُن أناتُكَ عَجزاً ولا إمهالُكَ وَهناً ولا إمساكُكَ غَفلَةً ، ولا إنظارُكَ مُداراةً ، بَل لِتَكونَ حُجَّتُكَ الأَبلَغَ ، وكَرَمُكَ الأَكمَلَ ، وإحسانُكَ الأَوفى ، ونِعمَتُكَ الأَتَمَّ ، وكُلُّ ذلِكَ كانَ ولَم تَزَل ، وهُوَ كائِنٌ ولا يَزولُ .
نِعمَتُكَ أجَلُّ مِن أن توصَف بِكُلِّها ، ومَجدُكَ أرفَعُ مِن أن يُحَدَّ بِكُنهِهِ ، ونِعمَتُكَ أكثَرُ مِن أن تُحصى بِأَسرِها ، وإحسانُكَ أكثَرُ مِن أن تُشكَرَ عَلى أقَلِّهِ ، وقَد قَصَّرَ بِيَ السُّكوتُ عَن تَحمِيدِكَ ، وفَهَّهَنِي الإِمساكُ عَن تَمجيدِكَ ، وقُصارايَ السُّكوتُ عَن تَحميدِكَ بِما تَستَحِقُّهُ ، ونِهايَتِي الإِمساكُ عَن تَمجيدِكَ بِما أنتَ أهلُهُ ، لا رَغبَةً يا إلهي عَنكَ بَل عَجزاً ، فَهأنذا يا إلهي أؤُمُّكَ بِالوِفادَةِ ، وأسأَلُكَ حُسنَ الرِّفادَةِ .
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاسمَع نَجوايَ وَاستَجِب دُعائي ، ولاتَختِم يَومي بِخَيبَتي ولاتَجبَهني بِالرَّدِّ في مَسأَلَتي ، وأكرِم مِن عِندِكَ مُنصَرَفي وإلَيكَ مُنقَلَبي ، إنَّكَ غَيرُ ضائِقٍ عَمّا تُريدُ ولا عاجِزٍ عَمّا تُسأَلُ ، وأنتَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ ، ولاحَولَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ العَلِيِّ العَظيمِ . ۲

1.في المصدر : «الشَّقاء» ، وما أثبتناه من المصادر الاُخرى .

2.مصباح المتهجّد : ۳۶۹ / ۵۰۰ ، الصحيفة السجّاديّة : ۱۸۱ الدعاء ۴۶ وفيه «دعاؤه للعيدين والجمعة» ، جمال الاُسبوع : ۲۶۲ عن المتوكّل بن هارون عن الإمام الصادق عنه عليهماالسلام ، المصباح للكفعمي : ۵۷۲ ، البلد الأمين : ۴۹۰ .

  • نام منبع :
    ماه خدا جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: رسول افقی، ترجمه: جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3421
صفحه از 1095
پرینت  ارسال به