لوبا در توضيح منظور خود از دريافت پاسخ از دعا کردن چنين افزوده بود: «منظور من از دريافت پاسخ و استجابت، تنها اثر طبيعي، ذهني و روانيِ دعا، در دعاکننده نيست؛ بلکه فراتر از آن است». آزمودنيها ميتوانستند به اين پرسش، با سه گزينه زير پاسخ دهند: «بلي»، «من به خدايي که در بالا آن را تعريف کردهاي، اعتقاد ندارم»، «من در اين مورد، جواب و اعتقاد قطعي ندارم». پرسش دوم پرسشنامه مذهبي لوبا، اين بود که: آيا آزمودنيها به زندگي پس از مرگ، اعتقاد دارند؟ (خداياريفرد و همکاران، ۱۳۷۹ ش).
از زمان لوبا تا کنون، پرسشنامهها و مقياسهاي گوناگوني ساخته شده است که بعضي از آنها از اعتبار و رواييِ کافياي برخوردار هستند. در ادامه اين فصل، به اختصار، نمونههايي از آنها مورد بررسي قرار ميگيرند:
۱. آزمون ترستون
چاو و ترستون (۱۹۲۹ ـ ۱۹۳۹ م، به نقل از آذربايجاني، ۱۳۸۲ ش)، با استفاده از روش پاياييِ دونيمهاي و اسپيرمن، چند آزمون ساختند (برخي ۴۵ پرسش داشت) و منتشر نمودند که توسّط روانشناسان ديني، مورد استفاده قرار گرفته است، مانند: «مقياس نگرش به خدا» و «نگرش به کتاب مقدّس». ترستون، با استفاده از اين آزمونها، دريافت که نشانههاي رفتاري از قبيل: شرکت در مراسم کليسا، اعتقاد به خدا و انجام دادن اعمال مربوط به روز يک شنبه با همديگر، يک مجموعه رواني و اجتماعي را تشکيل ميدهند که همان مذهبي بودن است (ترستون، ۱۹۳۴ م، به نقل از ولف، ۱۹۹۱ م).
۲. مقياس جهتگيري مذهبي دروني و بيروني۱
اين مقياس را آلپورت و راس (۱۹۶۷ م) تهيه کردند. افرادي با جهتگيري مذهبيِ دروني، انگيزه اصلي اعتقادهاي خود را به صورت انتزاعي از مذهب ميدانند. افراد مذهبي، با اين ويژگي، سعي دارند که مذهب مورد اعتقاد خود را دروني سازند و آن را در زندگي خود، به تمام و کمال برسانند و دستورهاي مذهبي را نيز هرچه کاملتر