(عدد) است که هر نمره، شاخص يکي از ابعاد ارتباط با خداست. نمره کل آزمودني در هر بُعد، با تبعيت از دستور العمل خاصي، محاسبه ميگردد. گستره نمرات براي هر سؤال و با توجّه به اين که هر بُعد، از جمع چند سؤال، و تقسيم بر تعداد همان سؤالاتْ به دست آمده است، از يک تا پنج در تغيير است.
تفسير و تعبير پرسشنامه
در تفسير پرسشنامه، بايد توجّه داشت که فرضيه مضاعف بودن هر يک از ابعاد سهگانه (يعني اين فرض که هر چه از نقطه صفر فرضي، بيشتر فاصله ميگيريم، با کيفيتهاي بهتر و والاتري از ايمان، روبهرو خواهيم شد)، به دلايل آماري و فني
ـ حداقل در حال حاضر ـ امکان اجرا ندارد؛ زيرا اين ابعاد، قابل جمع شدن با يکديگر نيستند. ضمن آن که کيفيتهاي پايينتر دين، الزاماً پيششرط دست يافتن به کيفيتهاي بالاتر دين نيستند. به عبارت ديگر، ممکن است که يک نمره واحد (مثلاً پنج) براي سه نفر در بُعد ترس، واجد معنا و مفهوم واحدي نباشد؛ زيرا ممکن است براي فرد نخست، تماماً از ترس خودمحور دنيايي به دست آمده باشد و در ابعاد ديگر ترس، هيچ نمرهاي به دست نياورده باشد، براي نفر دوم، ۸۰% اين نمره، از ترس خودمحور عُقبايي و ۲۰% باقي مانده، از ترس خودمحور دنيايي اشباع شده باشد، و براي نفر سوم، ۶۰% اين نمره، از ترس خدامحور و ۴۰% باقي مانده، از ترس خودمحور عُقبايي، اشباع شده باشد. اين، در حالي است که نمره هر سه نفر مورد اشاره، يک عدد ثابت را نشان ميدهد.
محقّقان براي حل اين مشکل، تصميم گرفتند که به جاي ترسيم يک مثلّث، از ترسيم سه مثلّث براي هر فرد استفاده نمايند. بدين معنا که نمرات فرد براي ترس، نياز و محبّت خودمحور دنيايي، يک مثلّث و براي ترس، محبّت و نياز خودمحور عُقبايي، يک مثلّث جداگانه و نهايتاً براي ترس، محبّت و نياز خدامحور نيز مثلّث جداگانهاي ترسيم شود. چنانچه اين سه مثلّث، روي يک نمودار، ولي با رنگهاي متفاوتْ ترسيم شوند، امکان مقايسه بسيار خوبي را براي روانشناس، به وجود خواهند آورد.
در فصل بعدي، نتايج اجراي پرسشنامه بام اوّل، روي يک گروه بزرگ، به تفصيل، مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت.