مقدّمه
در اين فصل، پارهاي از ويژگيهاي مهم الگوي سهوجهيِ رابطه انسان با خدا، مورد توجّه و تأکيد قرار گرفته و به اختصار، توضيحاتي در هر مورد، ارائه خواهد شد. هدف اصلي از بيان اين مباحث، مشخّص و برجسته کردن ويژگيهاي منحصر به فرد اين الگوست به نحوي که بتواند به خوبي، اين الگوي نظري را از ديگر الگوهاي نظري ارائه شده در اين زمينه، تفکيک و متمايز نمايد و به عنوان الگويي متفاوت، مورد توجّه پژوهشگران و علاقهمندان قرار دهد. بديهي است که اين ويژگيهاي متمايز کننده، در عين حال، خصوصيات کليدي و اصليِ اين الگو محسوب ميشوند و علاوه بر آن، حاوي برخي از اصول موضوعه و نيز پيشفرضهاي بنيادين مؤلّفان، در طراحي و ارائه اين الگوست.
مشکّک يا ذومراتب بودن ايمان
واقعيتْ اين است که ايمان، حقيقت واحدي نيست که در همه افراد، يکسان و برابر باشد و تفاوت افراد، صرفاً در موجود بودن يا نبودن آن باشد؛ بلکه حقيقتي است قابل تشکيک و داراي درجات فراوان. الگوي سهوجهيِ رابطه انسان با خدا، ماهيت مشکّک يا ذومراتب بودن ايمان را به خوبي نشان داده و برجسته ميکند. اين ديدگاه، از يک سو به خوبي، با مشاهدات روزمره از رفتارهاي ديني افراد، منطبق است، و از سوي ديگر نيز ديدگاهي است که در قرآن کريم و روايات و احاديث وارده از معصومان عليهم السلام به روشني، مورد اشاره و تأکيد قرار گرفته است. از جمله دلايلي که ميتوان در اين باره ارائه کرد، تفکيک صريح مفهوم ايمان و اسلام از يکديگر در سوره مبارک حجرات است که خداوند متعال، خطاب به پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله