بزرگسالان سالم، به صورت کُنِشي، به تجربههاي گذشتهاي که در آغاز از طريق آنها ظاهر شدهاند، ارتباط ندارند.
آلپورت سعي ميکند تا با طرح مثال درخت، اين مفهوم را توضيح دهد: «واضح است که رشد و نموِ درخت را ميتوان به دانه آن، رديابي کرد؛ امّا هنگامي که درخت به طور کاملْ رشد کرده است، ديگر به دانه، به عنوان منبع تغذيه، نيازي نيست. اکنون درخت، خودمختار است؛ ديگر به صورت کارکردي، به دانهاش وابسته نيست» (نقل از شولتز و شولتز، ۱۳۸۱ش؛ ص ۲۸۴). بدين ترتيب، «نيروهايي که در اوايل زندگي، ما را بر ميانگيختند، خودمختار ميشوند. آنها از شرايط اوّليهشان، مستقل هستند» (همان، ص ۲۸۳).
در چارچوبي ديگر، مفهوم مکانيسم دفاعي «والايش»۱ در نظريه فرويد ـ به عنوان سالمترين نوع مکانيسمهاي دفاعي ـ ، به فرايند پالايش و والايش انگيزههاي اوّليه و غيرقابل قبول فرد، به انگيزههايي پسنديده و پذيرفته اشاره ميکند.
تبيين نقش و جايگاه شناخت در دينداري
يکي از مهمترين ابعاد يا عوامل در رفتار ديني، شناخت (معرفت يا علم) است. بنا بر اين، ضروري است که نقش و جايگاه اين عامل در الگوي ياد شده نيز به خوبي توضيح داده شود و تبيين گردد. در اين چارچوب، بايد يادآوري شود که عامل شناخت، نقش بسيار مهم، محوري و تعيينکنندهاي در اين الگو داشته و در واقع، در بطن هر سه عامل مورد اشاره، مستتر بوده و زيرساخت اصلي آنها را تشکيل ميدهد. به عبارت ديگر، ميزان ترس، نياز و يا محبّتي که شخص نسبت به خدا دارد، بيترديد، وابسته به ماهيت و ميزان شناختي است که از خدا دارد،۲ و اساساً همان گونه که خواجه نصير الدين طوسي تأکيد کرده، «ايمان در لغت، به معناي هر گونه تصديق و باور داشتن است و در اصطلاح محقّقان، تصديق به معلومات يقيني و باور