129
مثلث ايمان

البته اين مسئله نيز بايد به روشني، مورد توجّه و تأکيد قرار گيرد که احاديث و روايات مورد اشاره از امام علي عليه السلام و ديگر ائمّه عليهم السلام و اولياي خدا در خصوص ارجح دانستن ايمانِ مبتني بر محبّت، به اين معنا نيست که اين بزرگان، عبادت کردن خدا را با هدف رسيدن به بهشت يا احتراز از جهنّم، غلط دانسته‌اند؛ بلکه ايشان اين گونه پرستيدن خداوند را سطح پاييني از عبادت مي‌دانند و تأکيد دارند که از اين سطوح، مقامي فراتر هم وجود دارد. بنا بر اين، اين گونه سخنان معصومان عليهم السلام ارزش عبادت به خاطر بهشت و يا به خاطر جهنّم را کاهش نمي‌دهند؛ بلکه ما را به اين حقيقتْ رهنمون مي‌کنند که پرستش خداوند، منحصراً در اين مقوله‌ها نيست و مقامات بالاتري هم وجود دارد (انصاري ۱۳۸۶ش، ص ۸۷ ـ ۸۸).
اين واقعيت را بايد دوباره به خواننده محترم، توجّه و تذکر داد که محبّت، ماهيتي واحد و يگانه نيست؛ بلکه خود، داراي درجات و مراتب مختلف و متعدّد است. در همين چارچوب، تقريباً تمام آنچه در حوزه گسترده و بسيار غنيِ عرفان اسلامي وجود دارد، حول محور همين بُعد (يعني محبّت به خدا و درجات و مرتبه‌هاي متعدّد و مختلف آن)، دور مي‌زند.
نتيجه محبّت به خدا در انسان، تنظيم رفتار در چارچوب نظر و خواسته‌هاي موضوع محبّت، به منظور به دست آوردن رضايت وي و نزديک‌تر شدن به اوست. اين که امام باقر عليه السلام ايمان را عبارت مي‌داند از «دوستي و دشمني»۱ نيز بدين معناست که نتيه اين حب و بغض، آن است که تمام عواطف و رفتارهاي انساني که محبّت خدا در دل او جاي گرفته است، بر اساس محبّت الهي، شکل خواهد گرفت و تمام زندگي او، رنگ خدايي خواهد گرفت. امام خميني (۱۳۸۲ش) مي‌نويسد: «عرفا معتقدند که محبّت به خداوند، نتيجه‌اش رفع حجاب است و البته روشن است که اين محبوبيت نيز داراي مراتب و درجاتي است تا جايي که بين فرد و محبوب او، حجابي نباشد» (ص ۲۹۰).

1.. الإيمانُ حُبٌّ وَ بُغضٌ (تحف العقول، ص ۲۹۵؛ بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۱۷۵، ح ۲۷، به نقل از: محمّدي ري‌شهري، ۱۳۷۹ش، ص. ۴۹۶، ح ۱۴۱۰).


مثلث ايمان
128

به همين دليل هم فصل مهمّي از متون ديني، به بررسي و توضيح اسباب محبوبيت انسان نزد خداوند اختصاص دارد که حدود دويست آيه و روايت را شامل مي‌شود.۱
مسئله مهمي که بايد از هم‌اکنون به آن بپردازيم و توضيح دهيم، تفکيک و متمايز نمودن محبّت عاشقانه و واقعي، از محبّت انتفاعي است. خاصيت انسان، اين است که دلش به سوي کسي که به او نيکي کند، کشيده مي‌شود و وقتي ما خوبي‌اي از کسي ببينيم، او را دوست خواهيم داشت. اين نوع محبّت را مي‌توان محبّت احساني يا انتفاعي ناميد؛ يعني چون انسان، از چيزي يا از کسي احسان ديده و از وي سودي برده است، به او محبّت دارد. درست به همين دليل است که از معصوم عليه السلام نقل شده که انسان، بنده احسان و نيکي است.۲ (انصاري، ۱۳۸۶ش). اين، همان محبّتي است که از آن، تعبير به «محبّت انتفاعي» و يا «محبّت سوداگرانه» شده است. به همين سياق و در همين چارچوب نيز انسان به کسي که در برابر تهديدها و مشکلات، به او ايمني و امنيت بدهد، محبّت پيدا خواهد کرد. اين نوع از محبّت هم انتفاعي است و محبّتي است که اصطلاحاً آن را «محبّت خائفانه» خوانده‌اند. اين، در حالي است که در محبّت عاشقانه، هيچ انتفاع خارجي و مادي‌اي دخيل نيست؛ بلکه خودِ محبوب، موضوعيت دارد و در واقع، وجود او منشأ و مبناي محبّت است و اين نوع محبّت است که انسان را به عالي‌ترين مراتب مي‌رسانَد. اين، همان محبّت حقيقي است؛ زيرا در آن، جوهر و حقيقت محبّت، ساري و جاري است.
در قرآن، عالي‌ترين نوع ارتباط با خداوند سبحان، از اين قسم است (انصاري، ۱۳۸۶). «پس اگر نوعي از محبّت به خداوند وجود دارد که مي‌توان آن را خائفانه خواند و نوعي از محبّت به خداوند هست که مي‌توان آن را تاجرانه ناميد، نوع سومي از محبّت هم هست که مي‌توانيم آن را محبّت عاشقانه بناميم» (انصاري، ۱۳۸۶ش، ص ۸۸).

1.. براي آگاهي بيشتر، ر.ک : محمّدي ري‌شهري، ۱۳۷۹ش، ص ۴۰۰ (اسباب محبوبيت نزد خدا).

2.الإنسانُ عَبدُ الإحسانِ (عيون الحکم و المواعظ، ص ۶۱؛ غرر الحکم، ح ۲۶۳، به نقل از: محمّدي ري‌شهري، ۱۳۷۸ش، ح ۳۹۹۸).

  • نام منبع :
    مثلث ايمان
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّدعلی مظاهری و عباس پسندیده، با همکاری: منصوره سادات صادقی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9570
صفحه از 246
پرینت  ارسال به