75
مثلث ايمان

باشد (کينگ و هانت،۱ ۱۹۷۵ م). همچنين در مورد در آميختگي تعهّد مذهبي و پيامدهاي مذهبي (گلاک و استارک،۲ ۱۹۶۸ م) و نيز عدم توجّه به تمايز بين تعهّد مذهبي و محتواي مذهبي و عدم رابطه آن با جنبه‌هاي مذهبي (کِرکپاتريک و هود،۳ ۱۹۹۰ م)، انتقادهايي مطرح شده است.

مقياس‌هاي چندبُعدي

به دنبال انتقاد از آزمون آلپورت (کِرکپاتريک و هود، ۱۹۹۰ م)، پژوهشگران سعي کردند با توجّه به کاربرد الگوهاي چندبُعدي در جهتگيريِ مذهبي، آزمونِ باورها و رفتارهاي مذهبي را با ديدي چندبُعدي، پي‌ريزي کنند (اسپيلکا و همکاران، ۲۰۰۳ م). در همين خصوص، رويکردهاي منطقي، و منطقي ـ تجربي به دين، دريچه جديدي را بر اين موضوع گشودند.

۱. رويکردهاي منطقي

همـان طور که در جدول ۱ـ۳ـ۱ مشاهـده مي‌شود، گلاک (۱۹۶۲ م) نوعي ريخت‌شناسيِ مؤثّري را در اين زمينه ارائه کرد. به نظر او، مذهب يا مذهبي بودن، داراي پنج بُعد فراگير است. هيلتي، مورگان و بورنز۴ (۱۹۸۴ م)، نشان دادند که اين الگوي پنج‌بُعدي يا پنج‌عاملي، نوعي ريخت‌شناسيِ نظري، تدارک مي‌بيند که در اغلب مطالعات جامعه‌شناسان در باره ابعاد مذهب، مورد استفاده قرار گرفته است (گلاک و استارک، ۱۹۶۸ م).
برخي محقّقان ديگر، تا نُه بُعد و حتّي يازده بُعد براي مذهب در نظر گرفته‌اند و به سنجش آن پرداخته‌اند (کينگ و هانت، ۱۹۷۵ م). به عنوان نمونه، هيلتي و همکاران (۱۹۸۴ م، به نقل از جان بزرگي، ۱۳۷۸ ش)، الگوي هفت‌عاملي براي دين در نظر گرفته‌اند، که اين هفت عامل، شامل: دين (ايمان) شخصي، ناباوري ابهام، اُرتدکسي، پايداريِ اجتماعي، شناخت تاريخچه مذهب، هدف زندگي و کليسا رفتن است.

1.. King Hunt.

2.. Glock Stark.

3.. Hood.

4.. Hilty, Morgan, Burns.


مثلث ايمان
74

مذهبي» آلپورت است (آلپورت، ۱۹۵۰ م، به نقل از آلپورت و راس، ۱۹۶۷ م). وبر (۱۹۶۴ م، به نقل از جان بزرگي، ۱۳۷۸ ش) تأکيد مي‌کند که انديشه مذهبي، پيامدهاي رفتاريِ افراد را تعيين مي‌کند.
او بين مفاهيم فراطبيعيِ مبتني بر تابو و آنهايي که بر اخلاق مذهبي، بنا نهاده شده‌اند، تمايز قائل مي‌شود و عقيده دارد که جهتگيري مذهبيِ مبتني بر تابو، بر حکم۱ و محکوميت رفتار تأکيد دارد. برعکس، جهتگيري مذهبيِ مبتني بر اخلاق مذهبي، جهتگيري عمومي‌تري را براي تمام جنبه‌هاي زندگي و روابط اجتماعي، در برمي گيرد.
تمايزي که آلپورت بين جهتگيري مذهبيِ دروني و جهتگيري مذهبيِ بيروني قائل بود، بدين شرح است که بر اساس نظر آلپورت، مذهب دروني، مذهبي فراگير، داراي اصول سازمان‌يافته و دروني شده است، در حالي که مذهب با مبدأ بيروني، امري است خارجي و ابزاري؛۲ ابزاري که براي ارضاي نيازهايي مثل مقام و ايمني به کار مي‌رود. مقياس جهتگيريِ مذهبيِ آلپورت، تحقيقات زيادي را به خود جلب کرده است. با وجود اين که اين مقياس، پژوهش‌هايي را ـ که از نظر تجربي، قوي و از جنبه نظري، روشنگر بوده‌اند، بخصوص در زمينه تعصّب و ديگر پديده‌هاي اجتماعي ـ در پي داشته (داناهو، ۱۹۸۵ م)، امّا انتقادهايي را نيز به دنبال داشته است.
يکي از انتقاد‌هاي مطرح شده در مورد مقياس دينداري دوبُعدي (پيوستاري) توسط کاهو (۱۹۷۷ م) ارائه شد. او ابراز داشت که اگرچه براي تمايز جهتگيريِ ديني، به دو بخش دروني و بيروني، مي‌توان نوعي توجيه آماري تهيه کرد؛ در واقع، هيچ دليل محکمي براي انحصار منطقيِ اين تقسيم‌بندي نمي‌توان ارائه نمود.
از ديگر انتقادهاي مطرح شده، اين است که داده‌هاي به دست آمده، غالباً ابعاد دروني و بيروني را تأييد نمي‌کنند و اين ابعاد دوگانه، پيچيده‌اند و به روشني، تعريف عملياتي نشده‌اند و آنچه مورد مطالعه قرار مي‌گيرد، احتمال دارد که در واقع، سطح‌هاي مختلف متغيّرهاي شخصيتي بوده و به مذهبي بودن، اختصاص نداشته

1.. Prescription.

2.. Instrumental.

  • نام منبع :
    مثلث ايمان
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّدعلی مظاهری و عباس پسندیده، با همکاری: منصوره سادات صادقی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9554
صفحه از 246
پرینت  ارسال به