61
مثلث ايمان

آيين‌هاي مختلف، با خدايان و چهره‌هاي مقدّس ديگر ارتباط دارند و بسياري از چهره‌هاي مقدّس، به عنوان چهره‌هاي شبيه دلبستگي، عمل مي‌كنند.
وي معتقد است که نكته مشخّص جهت كاربرد نظريه دلبستگي در دين، اهميت هيجان، دوست داشتن و صميميتي است كه در سيستم‌هاي اعتقاديِ ديني ديده مي‌شود. اغلب تجربيات عاطفي و هيجاني، در ارتباط با دين مطرح مي‌شوند. فرد نيايشگري كه در ارتباط با خدا، عشق و هيجان را تجربه مي‌كند، از لحاظ كيفي، با تجربه روابط عاطفيِ فرد بزرگ‌سال متفاوت است. در حقيقت، شكل تجربه عشق در ارتباط با خدا، دقيقاً شبيه دلبستگي «كودک ـ مادر» است.
كِركپاتريک (۱۹۹۴ م)، معتقد است که «خدا به عنوان چهره دلبستگي»،۱ ويژگي‌هايي چون: «جستجو و حفظ مجاورت با خدا»،۲ «خدا به عنوان پناهگاه مطمئن»۳ و «خدا به عنوان پايگاه ايمني بخش»۴ را دارد.
کِرکپاتريک (۱۹۸۹ م، به نقل از مختاري، ۱۳۷۹ ش)، به بررسي دقيق‌تر جهتگيري مذهبي پرداخت و نتيجه گرفت که مقياس E (مذهب بيروني)، دو عاملِ جدا دارد: E اجتماعي۵ و E شخصي.۶ مذهبي بودن براي مقاصد اجتماعي، همچون تماس با دوستان و ديگران در اماکن مذهبي، در عامل E اجتماعي است و استفاده از مذهب براي برآورده ساختن نيازها و امنيت شخصي، در عامل E شخصي، نشان داده مي‌شود.
جهتگيريِ مذهبيِ دروني در مطالعات مختلف، با سازه‌هاي شيوه تعامل رويارويي، تمرکزمحوريِ معنادار براي زندگي، احساس يکپارچگي بين خود و محيط، مسئوليت‌پذيري و مهار خود، موفّقيت، ومَسند مهارگذاري دروني، رابطه مثبت، و با ترس از مرگ، رابطه منفي نشان داده است. جهت‌گيري مذهبيِ بيروني نيز با سازه‌هاي شيوه تعامل دنباله‌روي، روان آزردگي، دفاع عليه اضطراب، ترس از

1.. God as an attachment figure.

2.. seeking and maintaining proximity to God.

3.. God as haven savety.

4.. God as a secure base.

5.. social.

6.. Personal.


مثلث ايمان
60

هيلمن

جيمز هيلمن ـ که ادامه‌دهنده کار يونگ در زمينه روان‌شناسي کهنه‌‌الگويي بود ـ ، تا جايي پيش رفت که اظهار کرد کهن‌الگوهاي يونگ، يعني الگوها يا استعاره‌هاي تصوّرات ما، واقعيت‌هاي بنيادي هستند و هياهويي از چنين تصاوير ذهني و انبوهي از تصويرهاي الهي وجود دارند. اين تصاوير ذهني، خاستگاه دين و اخلاقيات هستند. تا زماني که ما هنوز در تماس با اين تصوّرات ذهني هستيم، در واقع، حاويِ پاسخي از دين نيز هستيم؛ امّا زماني که ما اين تصاوير ذهني را از دست بدهيم، صرفاً به يک سري اصول ارزشي و اخلاقي، مقيّد مي‌شويم.
طبق گفته‌هاي هيلمن، ايمان ديني است که به مضمون‌هاي اين تصوّرات، زندگي مي‌بخشد. وي مانند يونگ، جهتگيري ديني را براي درک و فهم جهان، بي‌نهايته مهم مي‌داند (ويليامز، ۱۳۸۲ ش).

کِرکپاتريک

کِرکپاتريک۱ (۱۹۹۲، ۱۹۹۸و ۱۹۹۹ م)، نظريه دلبستگي «والد ـ فرزند» بالبي۲ (۱۹۸۰ م) را به حوزه دين كشاند. در همين زمينه، او رويكردي براي ارتباط بين تحوّل اوّليه و دين و اشارات ضمني آن در زندگي دوران كودكي و بزرگ‌سالي تدوين كرد. كرکپاتريک (۱۹۹۹ م)، شرح تجربيات ديني را با عباراتي مانند: يک دلبستگيِ ناگهاني، يک شيفتگي نسبت به چهره‌اي واقعي يا تصوّري که در زمينه‌اي از غوغاي هيجاني عظيم رخ مي‌دهد، توصيف نموده و معتقد است که دين و عشق، مشترکات مهمّي دارند (کِرکپاتريک و شيور،۳ ۱۹۹۶ م).
وي اعتقاد دارد که محوريت هيجان عشق، در سيستم باورهاي ديني و بخصوص در روابط ادراک شده افراد با خداوند، محوريت با هيجان عشق است. كِركپاتريک (۱۹۹۹ م) توضيح مي‌دهد تحقيقات در زمينه مسيحيت، نشان داد كه ارتباط دريافتي با خداوند، در قلب عقايد مذهبي قرار دارد و مردم مؤمن جهان با

1.. Kirkpatrick.

2.. Bowlby.

3.. Kirkpatrick Shaver.

  • نام منبع :
    مثلث ايمان
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّدعلی مظاهری و عباس پسندیده، با همکاری: منصوره سادات صادقی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9489
صفحه از 246
پرینت  ارسال به