ب ـ دعا براى تقدير نيكو
۲۰۶.امام صادق عليه السلام ـ در دعايى در هر شب از ماه رمضان ـ :خداوندا! از تو مى خواهم در آنچه حتمى و مقدّر مى كنى ، از فرمان قطعى در امر حكيمانه خويش در شب قدر ، در آن تقديرى كه برنمى گردد و عوض نمى شود ، كه عمرم را طولانى سازى و روزى ام را وسعت بخشى و مرا از كسانى قرار دهى كه با او دينت را يارى مى كنى و ديگرى را جايگزين من نسازى!
ج ـ صلوات بر پيامبر و خاندانش
۲۰۷.امام جواد عليه السلام:مستحب است در هر وقتى از شب يا روز از اوّل تا پايان اين ماه ، زياد بگويى:
«اى آن كه پيش از هر چيز بود ، سپس همه چيز را آفريد ، سپس باقى مى مانَد و همه چيز ، فانى مى شود!اى آن كه چيزى همانند او نيست! اى آن كه نه در آسمان هاى بلند و نه در زمين هاى پايين و نه بالاى آنها و نه زير آنها و نه ميان آنها ، معبودى جز او نيست كه پرستيده شود! تو را حمد و سپاس ، حمدى كه كسى جز تو بر شمارش آن توانا نيست. پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست ؛ درودى كه كسى جز تو ، شمارش آن را نتواند!».
د ـ دعاى افتتاح
۲۰۸.الإقبال ـ به نقل از ابو عمرو محمّد بن محمّد بن نصر سَكونى ـ :از ابو بكر احمد بن محمّد بن عثمان بغدادى خواستم دعاهاى ماه رمضان را كه عمويش ابو جعفر محمّد بن عثمان بن سعيد عَمرى مى خوانده ، براى من درآورد. پس دفترى را كه جلد قرمز داشت ، بيرون آورد. من ، دعاهاى بسيارى را از روى آن نوشتم كه از جمله آنها ، اين بود : و در هر شب از ماه رمضان ، اين دعا را مى خوانى چرا كه فرشتگان دعاهاى ماه رمضان را مى شنوند و براى دعا كنندگان استغفار مى كنند ، و آن دعا اين است :
«خداوندا! من ستايشت را با حمد تو آغاز مى كنم و تو با نعمت خويش ، توفيق دهنده بر راه درستى.
يقين دارم كه تو ، در جاى گذشت و رحمت ، مهربان ترينِ مهربانانى و در جاى كيفر و انتقام ، سرسخت ترينِ كيفردهندگانى و در جايگاه بزرگى و عظمت ، بزرگ ترين جبّارانى.
خداوندا! اذنم داده اى تا تو را بخوانم و از تو بخواهم . پس ، اى شنوا! ستايشم را بشنو ، و اى مهربان! دعايم را اجابت كن ، و اى آمرزنده! از لغزشم درگذر. خدايا! چه بسيار اندوهى كه برطرفش ساختى و غمى كه آن را زدودى و لغزشى كه از آن در گذشتى و رحمتى كه آن را گستردى و زنجيره بلايى كه آن را از هم گسستى!
ستايش، خدايى را كه نه همسرى گرفته و نه فرزندى، و نه او را در پادشاهى، شريكى است و نه او را از روى خوارى، سرپرستى. او را به شايستگى، تكبير بگوى و بزرگ بدار. خداراسپاس،باهمه ستودگى هايش،برهمه نعمت هايش.
سپاس ، خدايى را كه نه او را در حكمرانى ، ضدّى است و نه در فرمانش ، او را مخالفى.
سپاس ، خدايى را كه در ميان آفريدگانش ، شريكى ندارد و در عظمتش ، بى همتاست.
سپاس ، خدايى را كه فرمان او و ستايشش در ميان خَلق ، پراكنده و آشكار است ؛ آن كه شُكوهش با بخشندگى ، هويداست و دستش به سخاوت ، گشوده است؛ آن كه بخشش زياد ، نه از گنجينه هايش مى كاهد و نه بر آن مى افزايد ، مگر بر بخشندگى و كَرَمش. همانا او قدرتمند بخشنده است.
خداوندا! از تو اندكى از نياز فراوانم را مى خواهم ، با آن كه نيازم به آن ، بسيار است و بى نيازىِ تو از آن ، ديرين. آن نزد من ، بسيار است ؛ امّا بر تو آسان و ناچيز .
خداوندا! بخشايش تو از گناهم ، و گذشت تو از خطايم ، و چشم پوشى تو از ظلمم ، و پرده پوشى تو بر كار زشتم ، و بردبارى تو از گناه بسيارم ـ آن جا كه به عمد يا خطا گناه كردم ـ مرا به طمع انداخت تا از تو چيزى بخواهم كه از سوى تو شايسته آن نيستم ، چيزى كه از رحمت خويش ، روزى ام كردى و از قدرت خود ، نشانم دادى و از اجابت خويش ، مرا شناساندى.
پس چنين گشتم كه با ايمنى ، تو را مى خوانم و بى وحشت و ترس ، از تو مى خواهم و نيز در آنچه به درگاهت روى مى آورم ، با ناز و عشوه ، طلب مى كنم . پس اگر حاجتم دير برآيد ، جاهلانه عتابت مى كنم ، با آن كه شايد آنچه تأخير افتاده ، برايم بهتر باشد؛ چرا كه تو فرجام كارها را مى دانى. پس ، هيچ مولاى بزرگوارى را بر بنده اى فرومايه ، شكيباتر از تو بر خود نديده ام.
پروردگارا! تو مرا مى خوانى؛ من از تو روى برمى گردانم . توبه من دوستى مى كنى؛ من با تو بى مهرى مى كنم. تو با من مهربانى مى كنى؛ من از تو نمى پذيرم، گويا كه من بر تو نعمت و منّت دارم؛ امّا اينها باز هم تو را از رحمت بر من و نيكى و بخشش از روى جود و كَرَم به من ، باز نمى دارند. پس ، اين بنده نادانت را ترحّم كن و با فضل و احسانت بر او ببخش! همانا تو بخشنده بزرگوارى.
ستايش، خدايى را كه مالكِ فرمان روايى است، روان سازنده كشتى ، مسخّر كننده بادها، شكافنده صبح ، جزا دهنده روز جزا و پروردگار جهانيان است.
خدا را سپاس بر بردبارى اش پس از علمش. خدا را سپاس بر گذشتش پس از قدرتش. خدا را سپاس بر تحمّل طولانى اش پس از خشمش ، در حالى كه او بر هر چه بخواهد ، تواناست.
خدا را سپاس ، كه آفريدگار خَلق است ، گشاينده روزى ، صاحب شُكوه و بزرگوارى و احسان و نعمت دهى؛ آن كه دور است ، پس ديده نمى شود ، و نزديك است ، آن چنان كه نجوا را شاهد است. بزرگوار و والاست.
سپاس ، خدايى را كه نه مخالفى دارد كه با او برابرى كند ، و نه مشابهى دارد كه با او همتا شود ، و نه پشتيبانى دارد تا از او حمايت كند . با قدرت خويش ، قدرتمندان را شكست داده و بزرگان ، در پيشگاه عظمتش ، فروتنى كرده اند . پس با قدرتش به آنچه مى خواهد ، رسيده است .
سپاس، خدايى را كه چون مى خوانمش، پاسخم مى دهد و با آن كه نافرمانى اش مى كنم ، هر عيب مرا مى پوشاند و نعمت خويش را بر من بزرگ مى دارد و من سپاسش نمى گزارم . چه بسيار موهبت و بخشش بزرگى كه به من بخشيد و چه بسيار امر بزرگ و ترسناكى كه از من دفع كرد و چه بسيار شادمانىِ دل ربايى كه نشانم داد ! پس ، او را ستايشگرانه ثنا مى گويم و به پاكى و بى عيبى ، يادش مى كنم .
سپاس ، خدايى را كه پرده اش دريده نمى شود ، درش بسته نمى گردد ، درخواست كننده از او برگردانده نمى شود و آرزومند او محروم نمى گردد.
سپاس ، خدايى را كه بيمناكان را ايمن مى سازد ، شايستگان را نجات مى بخشد ، ضعيف شمرده شدگان را رفعت مى دهد ، مستكبران را پست مى كند و پادشاهانى را هلاك مى كند و پادشاهان ديگرى را جايگزين مى سازد.
سپاس ، خدايى را كه در هم كوبنده جبّاران ، نابودكننده ستمگران ، دريابنده فراريان ، كيفر دهنده ظالمان ، فريادرس درماندگان ، جايگاه [تأمين] نيازهاى خواهندگان و تكيه گاه مؤمنان است.
سپاس، خدايى را كه از بيم او آسمان ها و آسمانيان و زمين و آبادكنندگانش مى لرزند و درياها و آنچه در اعماقشان شناور است ، در جوش و خروش اند.
« سپاس ، خدايى را كه ما را به اين [ دين] هدايت كرد و اگر او هدايتمان نمى كرد ، هرگز راه نمى يافتيم».
سپاس ، خدايى را كه مى آفريند و خود ، آفريده نيست؛ روزى مى دهد ، ولى روزى خور نيست ؛ مى خوراند ، ولى خورنده نيست؛ زندگان را مى ميراند و مردگان را زنده مى كند و او زنده ناميراست. نيكى به دست اوست و او بر هر چيز ، تواناست.
خداوندا! بر محمّد ، بنده و فرستاده ات ، امين و برگزيده ات ، محبوب و انتخاب شده ات از ميان بندگانت ، رازدارت و رساننده رسالت هايت ، درود فرست ، به بهترين ، نيكوترين ، زيباترين ، كامل ترين ، پاك ترين ، رشديابنده ترين ، پاكيزه ترين ، والاترين و بيشترين درود و بركت و رحمت و نعمت ؛ و درودى كه به هر يك از بندگان و پيامبران و فرستادگان و برگزيدگانت و آفريدگان صاحب كرامتت فرستاده اى!
خداوندا! بر على ، امير مؤمنان ، وصىّ فرستاده پروردگار جهانيان ، بنده و دوستت و برادر پيامبرت و حجّت تو بر آفريدگانت و نشانه بزرگ تو و خبر بزرگ درود فرست! و بر بانوى راست كردار پاك ، فاطمه ، سَرور زنان جهان ، درود فرست! و بر دو نواده رحمت و دو پيشواى هدايت ، حسن و حسين ، دو سَرور جوانان بهشتى ، درود فرست! و بر پيشوايان مسلمانان: على بن الحسين ، محمّد بن على ، جعفر بن محمّد ، موسى بن جعفر ، على بن موسى ، محمّد بن على ، على بن محمّد ، حسن بن على و جانشين او مهدى ، حجّت هاى تو بر بندگانت و امينان تو در سرزمين هايت ، درود فرست ، درودى فراوان و پيوسته!
خداوندا! بر عهده دار فرمانت ، امام قائم ، كه مورد آرزوست و عدالت مورد انتظار است ، درود فرست و او را با فرشتگان مقرّب خويش ، فرا گير و او را ـ اى پروردگار جهانيان ـ با روح القدس مؤيّد بدار!
خداوندا! او را دعوت كننده به كتابت و برپاكننده دينت قرار بده ، و او را در زمين ، جانشين ، قرار بده ، آن گونه كه پيشينيان از او را جانشين ساختى ، و آيينى را كه براى او پسنديده اى ، براى او حاكم ساز ، و او را پس از بيمش ايمنى بخش تا تنها تو را بپرستد و چيزى را شريك تو قرار ندهد!
خداوندا! او را عزّت بخش و [ ما را] به او عزيز (مقتدر) بگردان و او را به
پيروزى برسان و او را يارى كن ، يارى اى قدرتمندانه ، و براى او فتحى آشكار قرار بده و از پيش خود ، قدرتى برخوردار از يارى براى وى قرار بده!
خداوندا! با او دين خود و سنّت پيامبرت را چيره ساز تا از حق هيچ چيزى ، از بيم احدى از مردم ، پنهان نماند!
خداوندا! ما از درگاه تو دولت كريمه اى را مى خواهيم كه با آن ، اسلام و مسلمانان را عزّت بخشى و نفاق و منافقان را خوار گردانى و ما را در آن حكومت ، از دعوتگران به طاعتت و فرماندهان و پيشوايان راهت قرار دهى و با آن ، كرامت دنيا و آخرت را روزىِ ما كنى .
خداوندا! آنچه از حق به ما شناساندى ، توفيق عمل به آن را هم به ما ببخش و آنچه بِدان دست نيافتيم ، ما را به آن برسان!
خداوندا! پراكندگىِ ما را با وجود او وحدت بخش و آشفتگىِ ما را با او به سامان برسان و تفرقه ما را با او بزداى و اندكىِ ما را با او افزون گردان و خوارىِ ما را با او به عزّت برسان و نيازمندِ ما را با او بى نياز كن و بدهىِ بدهكار ما را با او ادا كن و تنگ دستىِ ما را با او جبران ساز و نيازِ ما را با او برطرف گردان و سختىِ ما را با او آسان ساز و چهره هاى ما را با او سفيد گردان و گرفتارِ ما را با او رها ساز و خواسته ما را با او برآور و وعده هايى را كه به ما داده اى ، با او محقّق ساز و دعايمان را با او اجابت فرما و خواسته ما را با او عطا كن و آرزوهاى ما را در دنيا و آخرت با او برآور و آمال ما را با او عطا فرما و ما را به بركت او بالاتر از خواسته مان عطا كن! اى بهترين درخواست شدگان ، اى گسترده ترين عطا كنندگان! دل هاى ما را با او شفا بخش و كينه دل هاى ما را با او بزداى و در آنچه از حق ، مورد اختلاف است ، به اذن خودت ، ما را با او به حق هدايت كن ـ همانا تو هر كه را بخواهى ، به راه راست هدايت مى كنى ـ و ما را با او بر دشمن خودت و دشمن ما يارى كن! اى خداى حق ، آمين!
خداوندا! ما به درگاهت شِكوه مى آوريم فقدان پيامبرمان را ـ كه درود تو بر او و خاندانش باد ـ و غيبت پيشوايمان را ، و فزونى دشمنمان را ، و اندكىِ شمارمان را ، و سختىِ فتنه ها را بر ما ، و هماهنگى [مردم] زمان را به زيان ما. پس بر محمّد و دودمان محمّد درود فرست و ما را بر اين خواسته ها، يارى كن ، با فتحى كه زود پيش مى آورى و با رنجى كه مى زدايى و با يارى اى كه مايه قدرت مى سازى و با حكومت حقّى كه آشكار و پيروزش مى كنى و با رحمتى از سوى خود ، كه بر ما شامل مى كنى و عافيتى از سوى خود ، كه بر ما مى پوشانى ، به رحمتت ، اى مهربان ترينِ مهربانان!».