ج ـ دعاهاى امام صادق عليه السلام
۱۰۵.امام صادق عليه السلام:هر گاه ماه رمضان رسيد ، بگو:
«خداوندا! ماه رمضان فرا رسيد ، كه روزه دارى اش را بر ما واجب ساخته اى و در آن قرآن را فرو فرستاده اى ، تا هدايتگر مردم باشد و نشانه هايى روشن از هدايت و فرقان. خداوندا! بر روزه دارىِ آن يارى مان كن و آن را از ما بپذير و ما را در آن ، سلامت بدار و آن را همراه آسانى و عافيت ، از ما دريافت كن! همانا تو بر هر چيزْ توانايى ، اى مهربان ترينِ مهربانان!».
۱۰۶.الإقبال [سيّد ابن طاووس گويد] :دعاى ديگرى است كه اگر در شب اوّل ماهِ روزه خواندى ، لفظِ «امشبم» را بر «امروزم» مقدّم بدار و اگر در نخستين روز از ماه خواندى ، به همان لفظى بخوان كه در دعا آمده است. آنچه در نظر من برتر است ، اين است كه اين دعا در اوّلين روز ماه رمضان خوانده شود. اين دعا را با سند خود به ابو محمّد هارون بن موسى تَلَّعُكبرى و با سندش به امام صادق عليه السلام ، روايت كرده ايم كه فرمود: «چون ماه رمضان فرا رسد ، مى گويى:
خداوندا! اين ماه مبارك رمضان ، كه در آن قرآن را فرو فرستاده اى و آن را مايه هدايت مردم و نشانه هايى روشن از هدايت و فرقان قرار داده اى ، فرا رسيده است. پس ، ما را در آن و آن را براى ما سلامت بدار و آن را همراه با آسانى و عافيت از سوى خودت ، از ما دريافت كن!
خداوندا! از تو مى خواهم كه در اين ماه ، مرا بيامرزى و بر من رحمت آورى و از آتش برهانى و بهترين چيزى كه به هر يك از آفريدگانت داده اى و خواهى داد ، به من هم بدهى ، و از وقتى كه مرا در زمين خود جاى داده اى تا امروز ، آن را آخرين ماه رمضانى قرار مدهى كه برايت روزه گرفته ام. آن را براى من پر نعمت ترين، با عافيت ترين، پر روزى ترين، سرشارترين و گواراترين ماه،قراربده!
خداوندا! به تو و وجود بزرگوار و فرمان روايى بزرگت پناه مى برم. مبادا خورشيد ، امروز غروب كند ، يا بقيّه اين روز سپرى شود ، يا سپيده اين شبْ طلوع نمايد ، يا اين ماه پايان پذيرد ، در حالى كه هنوز گناه و خطاى نبخشوده اى داشته باشم كه مى خواهى مرا به سبب آن ، مورد سختگيرى و مؤاخذه قرار دهى ، يا مرا در دنيا و آخرت در جايگاه خوارى نگه دارى و يا در روزى كه ديدارت مى كنم ، به سبب آن عذابم كنى ، اى مهربان ترينِ مهربانان!
خداوندا! تو را مى خوانم ، براى اندوهى كه جز تو آن را نمى زدايد و براى رحمتى كه جز به تو به دست نمى آيد و براى غم جانكاهى كه جز تو آن را برطرف نمى سازد و براى خواسته اى كه جز به تو نمى توان به آن رسيد و براى نيازى كه جز با تو بر نمى آيد.
خداوندا! همان گونه كه از شأن تو بود كه از من خواستى تا از درگاه تو بخواهم و از رحمت تو بود كه تو را ياد كنم ، ـ سرورم! ـ اين نيز از شأن تو باشد كه دعايم را اجابت كنى و از آنچه به درگاه تو ناليدم ، نجاتم بخشى.
خداوندا! بر محمّد و دودمان محمّد درود فرست و از گنجينه هاى رحمت خويش بر من چنان رحمتى بگشاى كه پس از آن هرگز در دنيا و آخرت عذابم نكنى ، و از نعمت گسترده ات چنان روزىِ حلال و پاكيزه اى روزى ام كن كه پس از آن به كسى جز تو نيازمندم نسازى و به سبب آن بر سپاس گزارى ام برايت بيفزايى و نيازمندى مرا به خودت بيشتر كنى و از غير خودت بى نيازتر و عفيف ترم گردانى!
خدايا! پناه مى برم به تو از اين كه پاداش نيكى ات از سوى من ، بدى باشد.
خدايا! پناه مى برم به تو از اين كه كارِ ميان خودم و مردم را اصلاح كنم؛ ولى كار ميان خودم و تو را خراب سازم.
خدايا! پناه مى برم به تو از اين كه در نظرم چيزى برتر از اطاعت تو باشد.
خدايا! پناه مى برم به تو از اين كه طاعتى كم يا زياد را به خاطر كسى جز تو انجام دهم يا كارى آميخته به ريا انجام دهم.
خدايا! پناه مى برم به تو از تسليم نفْس شدن ، كه هر كه مرتكبش شود ، هلاكش مى سازد.
خدايا! پناه مى برم به تو از اين كه سپاسم بر نعمتى كه به من دادى ، براى جز تو باشد و در پىِ پسند آفريده هاى تو باشم.
خدايا! پناه مى برم به تو از اين كه از مرزى از مرزهايت فراتر روم ، تا بدين سبب ، خود را براى مردم بيارايم ، يا ميل به دنيا داشته باشم.
خدايا! از كيفرت به بخشايشت پناه مى برم و از خشمت به خرسندى ات ، و از نافرمانى ات به طاعتت و از تو به خودت. ثناى ذاتت ، بزرگ است. هر چه بخواهم و بكوشم ، از عهده ثناى تو بر نمى آيم و تو ، آن گونه اى كه خويش را ستوده اى. منزّهى و با حمد تو ستايش و تسبيحت مى گويم.
خداوندا! به خاطر حقوق بسيارى كه از بندگانت بر گردن دارم ، از تو آمرزش مى خواهم و به درگاهت توبه مى كنم. پس ، هر بنده اى از بندگانت و هر كنيزى از كنيزانت كه حقّى بر گردن من دارد و به او در مورد مال و بدن و آبرويش ستم كرده ام و ياراى اداى حقّ او و حلاليّت خواهى از او را ندارم ، پس از آن كه بر محمّد و خاندانش درود مى فرستى ، وى را خودت ، با هر چه و به هر شكلى كه مى خواهى ، از من راضى ساز و آن حق را بر من ببخش!
سرورم! عذاب مرا مى خواهى چه كنى؛ تو كه رحمتت همه چيز را فراگير است؟ خدايا! چه مى شود كه مرا با رحمت خويش اكرام كنى و با عذابت خوارم نگردانى؟ پروردگارا! اگر آنچه را از تو خواستم ، برآورى ، چيزى از تو كم نمى شود ، كه تو همه چيز دارى.
خداوندا! از تو آمرزش مى خواهم؛ و از هر گناهى كه از آن توبه كردم ، امّا دوباره مرتكب شدم ، به درگاهت توبه مى كنم؛ و از هر چه از واجباتت و اداى حقّت تباه كردم ، از : نماز و زكات ، روزه و جهاد ، حج و عمره ، وضوى كامل و غسل جنابت ، شب زنده دارى و ياد فراوان ، كفّاره دروغ و بازگشت خواهى در
گناه و جلوگيرى از هر چه در آن كوتاهى كردم ، از: واجب و مستحب ، از تو آمرزش مى خواهم و از آن به سويت روى مى آورم؛ و از هر گناه كبيره و معصيت و بدى اى كه مرتكب شدم و در پى شهوات رفتم و يا خطا كردم ، به عمد يا خطا ، نهان و يا آشكار ، توبه مى كنم.
من به درگاهت توبه مى كنم ، از آن [ گناه] و نيز از: ريختن خون ، نافرمانى پدر و مادر ، قطع رَحِم ، فرار از ميدان جنگ ، تهمت زدن به زنان پاك دامن ، ظالمانه خوردن مال يتيمان ، شهادت دروغ دادن ، كتمان شهادت ، و اين كه عهد تو را درباره خودم به بهايى اندك بفروشم ، و از: رباخوارى ، خيانت در غنائم ، مال حرام ، جادوگرى ، كتمان ، فال بد زدن ، شرك ، ريا ، سرقت ، ميخوارى ، كاستن از پيمانه ، كم فروشى ، دشمنى ، دورويى ، پيمان شكنى ، دروغ بستن ، خيانت ، نيرنگ زدن ، وفا نكردن به پيمان (تعهّد) و سوگند ، غيبت ، سخن چينى كردن ، تهمت زدن ، مسخره كردن با چشم و اشاره ، نام بد نهادن بر ديگران ، آزردن همسايه ، ورود بى اجازه به يك خانه ، فخر ، تكبّر ، شرك ورزيدن ، اصرار بر گناه ، سركشى كردن ، راه رفتن مغرورانه ، حكم ظالمانه نمودن ، تجاوز از حق به هنگام خشم ، تعصّب ورزيدن ، يارى رسانى به ستمگر ، كمك كردن به گناه و دشمنى ، كاستى شمار خانواده و ثروت و فرزند ، با گمانْ عملى كردن ، در پىِ هواى نفْس بودن ، عمل به شهوت ، فرمان دادن به منكر ، نهى از معروف ، تباهگرى در زمين ، انكار حق ، به ناحق به حاكمان رشوه دادن ، مكر نمودن و فريب دادن ، بخل ورزيدن ، سخن گفتنْ آن جا كه نمى دانم ، خوردن مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام خدا [ هنگام ذبحْ] بر آن گفته نشده ، حسد ورزيدن ، ستم كردن ، دعوت به فحشا ، آرزوى داشتن آنچه خداوند [ به ديگرى] عطا كرده است ، خودپسندى ، منّت
نهادن به خاطر بخشش، مرتكب ظلم شدن، انكار قرآن، راندن يتيم و نيازمند، شكستن قَسَم ، هر سوگند دروغ و ناروا ، ستم كردن به هر يك از بندگانت در اموال و موها و آبروها و پوست هايشان ، و آنچه را چشمم ديده و گوشم شنيده و زبانم گفته و دستم انجام داده و گامم به سوى آن رفته و پوستم به آن رسيده و هر گناهى كه پيش خودم و با خودم گفته ام ، و از هر سوگند دروغ.
و از: هر زشتى و گناه و خطايى كه كرده ام، در تاريكى شب يا روشنايى روز ، در جمع يا خلوت ، دانسته يا ندانسته ، آنچه در ياد دارم يا به يادم نيست ، شنيده ام يا نشنيده ام، در مورد هر آنچه به اندازه چشم بر هم زدنى در آن ، پروردگارم را نافرمانى كرده ام و در غير اينها ، از حلال يا حرامى كه از حق فراتر رفته ام يا كوتاه آمده ام، از آن روز كه مرا آفريده اى ، تا اينك كه در جايگاهم نشسته ام ؛ پس ، من از آن به درگاهت توبه مى كنم و تو ـ اى بزرگوار! ـ توبه پذير و مهربانى.
خداوندا! اى صاحب منّت و احسان و خوبى هاى بى شمار! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و توبه ام را بپذير و به خاطر فزونى گناهانم و اسرافم بر خويش ، توبه ام را رد مكن ، تا آن كه گناهى را كه از آن پيش تو توبه كردم ، دوباره انجامش ندهم. توبه ام را ـ اى خداى عزيز ـ توبه اى خالصانه ، راستين ، پذيرفته درگاهت و بالا رفته تا آستانت قرار بده ، در آن گنجينه هاى رحمتى كه براى دوستانت ذخيره ساخته اى، آن گاه كه توبه آنان را پذيرفته و از ايشان راضى شده اى!
خداوندا! اين جان ، جان بنده توست. از تو مى خواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و جانم را از گناهان ، نگاه دارى و از خطاها باز دارى و از بدى ها محافظت كنى و آن را در دژى استوار و نفوذناپذير قرار دهى تا گناه و خطايى به آن نرسد و عيب و عصيانى تباهش نسازد ، تا آن كه در روز قيامت ، در حالى ديدارت كنم كه از من خشنودى و من خوش حالم و فرشتگان و پيامبرانت و همه آفريدگانت بر من رشك مى برند ، آن گاه كه مرا پذيرفته اى و مرا فرمان بردار و پاك ، نزد خودت از راستان ، قرار داده اى!
خداوندا! در پيشگاهت به گناهانم اعتراف مى كنم. پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و گناهانم را چنان گردان كه بر هيچ يك از آفريدگانت آشكار نسازى ، اى آمرزنده گناهان ، اى مهربان ترينِ مهربانان! تو منزّهى ـ اى خداوند ـ و تو را مى ستايم. بد كردم و بر خويشتن ستم نمودم؛ پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بيامرز! همانا تو بخشاينده مهربانى.
خداوندا! اگر از عطا و منّت و احسانت چنين است و در علم و تقديرت ، اين است كه توبه را روزى ام كنى ، پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا در باقى مانده عمرم نگه دار و در تلاش و كوشش و شتاب به سوى آنچه دوست دارى و مى پسندى و در نشاط و شادمانى و تن درستى ، نيكو يارى ام كن تا در بندگى و طاعت تو ، آن گونه كه شايسته توست ، به رضاى تو برسم!
مى خواهم كه با رحمت خويش ، آنچه را با آن احكام دين تو را بر پا دارم ، روزى ام كنى و در اين راه، به سنّت پيامبرت ـ كه درود تو بر او و خاندانش باد ـ عمل كنم. اين را با همه مردان و زنان مؤمن در شرق و غرب زمين انجام بده!
[ پس سه بار مى گويى:] خداوندا! تو كار اندك را سپاس گفته و پاداش مى دهى و گناهِ بسيار را مى آمرزى و تو آمرزنده و مهربانى».