وَالْأَبْصارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).۱
از شواهد دیگری که بر همپوشانی قلب و فؤاد دلالت دارد آیه ۱۰ سوره قصص است: (وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغاً إِنْ کَادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا)؛ و قلب مادر موسى از همه چیز (جز یاد فرزندش) تهى گشت و اگر دل او را محکم نکرده بودیم، نزدیک بود مطلب را افشا کند».
بر اساس این آیه تثبیت فؤاد دقیقاً با عنوان ربط قلب آمده که نوعی جانشینی را نشان میهد؛ یعنی در مقامی که باید فؤاد بهکار رود قلب بهکار رفته است و معنای این چیزی جز همپوشانی معنایی فیالجمله نیست.۲
نکته دیگری که به مباحث وجودشناسی عقل مربوط میشود، اعطایی بودن آن است. به بیان دیگر، خداوند قلب و فؤاد (که ابزار تعقل انسان هستند) را به انسانها اعطا کرده است. بررسی آیاتی که در آنها به جعل قلب یا فؤاد اشاره شده۳ و همچنین آیاتی که در آنها به طبع، زیغ و ختم قلب یا فؤاد تأکید شده است، مؤید این ادعاست.۴ بنابراین، هرچند قلب و فؤاد از سوی خداوند به انسانها اعطا شدهاند، ولی گاه خداوند برخی افراد را از بهکارگیری این ابزار معرفتی بازمیدارد.
اصطلاح دیگر «اولوا الالباب» است. «لُبّ» در لغت عرب به معنای خالص و عصاره هر چیز است و از اینرو، که خلاصه و عصاره انسان عقل اوست، مجازاً
1.. سورۀ نحل، آیۀ ۷۸.
2.. این تحلیل را از کتاب در آستانۀ چاپ آقایان محمدتقی سبحانی، شعبان نصرتی و محمد رکعی در پژوهشکده کلام با نام علم و معرفت در آیات و روایات گرفتهام.
3.. برای مثال، میتوان به آیۀ (وَجَعَلَ لَكُمْ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ) (سورۀ ملک، آیۀ ۲۳) یا آیۀ «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ) (سورۀ نحل، آیۀ ۷۸) اشاره کرد.
4.. برای مثال، نک: سورۀ انعام، آیۀ ۲۵؛ سورۀ توبه، آیۀ ۹۳؛ سورۀ اعراف، آیۀ ۱۰۰.