شواهد تاریخی نشان میدهند که همراه با تأکیدهای رسول خدا صلی الله علیه و اله بر جایگاه امام علی علیه السلام گروهی خاص بر گِرد ایشان جمع شدند. رد پای این گروه را حتی در آثار اهل سنت نیز میتوان مشاهده کرد. این جریان پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و اله در مدینه گرد امام علی علیه السلام جمع شدند و با تأکید بر اَحقیت امام علی علیه السلام با جریان خلافت مخالفت کردند. هرچند در آغاز این افراد اندک بودند، ولی روز به روز بر شمار آنها افزوده شد. پس از مرگ خلیفه دوم و در جریان شورای شش نفره تمایز اندیشه امام علی علیه السلام با جریان خلفا بیش از پیش آشکار شد.
با این حال، نقطه اوج این جریان را میتوان در اواخر دوران عثمان و پس از قتل او دانست. در این زمان شیعه علی به اصطلاحی شناخته شده در برابر شیعه عثمان تبدیل شد.۱ در هرحال روایات امام علی علیه السلام و سخنان اصحاب ایشان نخستین پایههای اندیشه کلامی امامیه بودهاند. میراث علمی بازمانده از ایشان در قالب خطبهها، نامهها و همچنین مناظرههای ایشان و اصحاب بزرگوارشان بهروشنی حضور یک مکتب فکری و اعتقادی را در این دوره در مدینه نشان میدهد.
حضور جریانهای فکری در خاندان پیامبر و فرزندان امام علی علیهم السلامدر مدینه نیز شاهد دیگری بر این ادعاست. یکی از مهمترین نمونههای این مدارس، مدرسه فکری محمد بن حنفیه و فرزندش ابوهاشم است. این مدرسه همه بنیادهای فکری اندیشه امامیه در دورههای بعد از قبیل توحید و عدل، اعتقاد به وصایت و وارثت معنوی در امامت، نظریه غیبت و مهدویت، مسئله بداء و امثال آن را دارا بوده است.۲
مدرسه کلامی کوفه
شهر کوفه پس از حضور امام علی علیه السلام و ترویج و بسط اندیشههای تشیع از سوی