37
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

و دلیل روشن۱ است. در قرآن نیز ‌حجّت به همین معنا به‌کار رفته است؛ برای مثال، می‌توان به آیه (قُلْ فَلِلَّهِ‏ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ)۲ و (لِئَلَّا یکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیکُمْ‏ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا)۳ اشاره کرد. در روایات نیز ‌حجّت به همین معنا به‌کار رفته است. در همه مواردی که از ‌حجّت ‌های الهی سخن به میان آمده است، مقصود دلیل روشنی است که هرگونه عذری را از مخاطب برطرف کند.۴ بنابراین، مقصود ما از ‌حجیّت عقل پذیرش عقل به‌عنوان یکی از منابع معرفت دینی است.

البته، اعتقاد به ‌حجیّت عقل مستلزم پذیرش ورود عقل به همه عرصه‌ها و حوزه‌های معرفت دینی نیست. به همین دلیل مسئله دیگری که در این کتاب به آن خواهیم پرداخت قلمرو عقل خواهد بود. به بیان دیگر، ممکن است متفکری اصل ‌حجیّت عقل در برخی مسائل دینی را قبول داشته باشد، ولی با ورود آن به برخی مسائل مخالف باشد؛ برای مثال، ابن جوزی که خود از متفکران بزرگ اهل حدیث است، هرچند به ‌حجیّت عقل معتقد است، ولی در مباحث مربوط به قلمرو عقل با فلاسفه و معتزله به مخالفت می‌پردازد.

بررسی سخنان او در این باره به‌خوبی نشان می‌دهد که اختلاف اصلی در مباحث مرتبط با عقل اصل ‌حجیّت عقل نیست، بلکه قلمرو آن است. به گفته او عقل تنها می‌تواند با توجه و تفکر در مصنوعات خداوند وجود خداوند را اثبات کند و سپس با استدلال به معجزات پیامبران بعثت و نبوت آنان را بپذیرد. به نظر ابن جوزی همین مقدار برای انسان کافی است و عقل انسان در صورت ورود به موارد دیگری مانند ذات و صفات خالق و همچنین حکمت بسیاری از افعال الهی دچار حیرت و

1.. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص‌۲۱۹.

2.. سورۀ انعام، آیۀ ۱۴۹.

3.. سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۰.

4.. برای مثال، بنگرید به روایات باب الحجة.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
36

حتی برخی اهل حدیث۱ چنین دیدگاهی داشته‌اند.

۳) گروهی دیگر (مانند بسیاری از معتزله و اندکی از زیدیه) نیز برخلاف گروه پیشین قوه‌ای به نام عقل را انکار کرده و از اساس عقل را چیزی جز برخی علوم ضروری ندانسته‌اند.۲ در حقیقت، در دیدگاه گروه اخیر پس از آن‌که انسان به برخی علوم ضروری عالم شد، فرآیند تعقل به هیچ امری به جز اراده انسان وابسته نیست. در حالی که گروه دوم تعقل را منوط به وجود قوه‌ یا غریزه‌ای در انسان می‌دانستند و گروه نخست این عقل را امری مستقل از انسان و مقدّس می‌دانستند و جایگاهی والاتر برای عقل قائل بوده‌اند.

در مباحث معرفت‌شناسی عقل نیز به مسائلی خواهیم پرداخت که جایگاه عقل را در معرفت دینی نشان می‌دهند. نخستین مسئله‌ای که در این حوزه به آن پرداخته خواهد شد، کارکردهای عقل خواهد بود. کارکردهای عقل را می‌توان به طور کلی به دو حوزه اخلاقی و نظری تقسیم کرد. عقل در حوزه مسائل اخلاقی حسن و قبح و خوب و بد را تشخیص می‌دهد و در حوزه مسائل نظری عقل معارف و اعتقادات دینی را می‌شناسد. هرچند برخی جریان‌های اسلامی مانند اشاعره کارکردهای اخلاقی عقل را نمی‌پذیرند و حسن و قبح را عقلی نمی‌دانند و فلاسفه حسن و قبح افعال را عقلایی یا اعتباری می‌دانند و قضایایی مانند حسن عدل و قبح ظلم را از مشهورات می‌دانند نه یقینیات، عمده متفکران جهان اسلام مانند معتزله و متکلمان امامیه این دو کارکرد عقل را می‌پذیرند.۳

مسئله دیگر بحث از ‌حجیّت عقل است. ‌حجّت در لغت به معنای برهان قاطع۴

1.. ابن تیمیة، الرد علی المنطقیین، ج۱، ص‌۱۹۶.

2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۸۰.

3.. دربارۀ دیدگاه‌های مختلف دربارۀ حسن و قبح، نک: خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ص‌۶۱- ۶۴.

4.. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۲۸.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20733
صفحه از 297
پرینت  ارسال به