281
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

محدّث - متکلمان دارد و در امتداد جریان فکری احمد بن محمد بن عیسی اشعری می‌اندیشد، ولی پس از مسافرت به ری و سکونت در این شهر - که یکی از مراکز فکری معتزله در آن زمان بود - و مناظره و گفت‌وگو با معتزلیان، سعی کرد تا در برخی آثارش تفسیر و تبیینی از روایات امامیه ارائه دهد که کمتر در معرض اشکال‌ها و خُرده‌گیری معتزلیان قرار گیرد.

هرچند او در مباحثی مانند وجودشناسی عقل، ‌رابطه عقل و وحی و اعتقاد به معرفت فطری همچنان مانند پیشینیان خود می‌اندیشد، ولی با پذیرش مشروط جدل و مجادله در دین، تأویل و نقادی عقلی برخی روایات خاص امامیه و بیان ادله عقلی مستقل از آیات و روایات (تکه عبارات معتزلیان در مباحث مختلف کلامی) گامی مهم در تعامل کلام امامیه و معتزله برداشت.

نسل بعدی متکلمان امامیه در این دوره مانند شیخ مفید، سید مرتضی و شاگردانشان در مدرسه بغداد نیز هرچند در امتداد پیشینیان خود (کسانی مانند نوبختیان) می‌اندیشیدند، اما بین آنها نیز اختلافاتی وجود داشته است و می‌توان جریان شیخ مفید و کراجکی را در مقابل سید مرتضی و دیگر شاگردان او مانند شیخ طوسی و ابوالصلاح حلبی دانست.

در بحث وجود‌شناسی عقل هرچند شیخ مفید و کراجکی همچنان - برخلاف معتزلیان - عقل را عَرَضی می‌دانستند که خداوند در وجود انسان‌ها قرار داده و آدمی با آن امور استنباطی را می‌فهمد و خوب و بد را تشخیص می‌دهد، سید مرتضی و دیگر شاگردانش - چونان معتزلیان - عقل را تنها مجموعه‌ای از علوم ضروری و بدیهی دانستند که پایه اولیه استدلال‌های کلامی و تشخیص حسن و قبح است.

در مباحث مربوط به معرفت‌شناسی عقل هر دو گروه همچون دیگر متکلمان این دوره با پذیرش نظریه اکتسابی بودن معرفت و ردّ معرفت اضطراری رابطه نزدیک‌تری با معتزله در بحث جایگاه عقل پیدا کردند. از نظر آنان معرفت نتیجه و مولود استدلال عقلی انسان است و معارف اساسی دین نیز باید از طریق عقل


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
280

مشاهده کرد. به جز این افراد باید از معتزلیانِ شیعه ‌شده یاد کرد. معتزلیان شیعه‌شده به جز مباحث امامت در دیگر مسائل کلامی دیدگاه اعتزالی خود را حفظ کردند، در حالی‌که گروه نخست تنها در برخی موضوعات به کلام معتزله تمایل پیدا کردند. در مباحث مرتبط با عقل معتزلیان شیعه‌شده و متکلمان نوظهور امامیه همگی از اندیشه معرفت اضطراری دست کشیده و به جز حسن بن موسی نوبختی که معرفت را هم اضطراری و هم اکتسابی می‌دانست، بر اکتسابی بودن معرفت تأکید کردند. شاید بتوان این امر را مهم‌ترین تحول در مباحث مرتبط با عقل‌گرایی دانست.

با این حال، این دو جریان گاه اختلاف‌هایی نیز داشتند و مسئله ‌رابطه عقل و وحی نمونه‌ای از موارد اختلافی بین آنان است. نوبختیان و شاگردانشان - و به احتمال زیاد همه متکلمان نوظهور امامیه - در مقابل معتزله و همراستا با دیدگاه‌ متکلمان پیشین امامیه به تعامل عقل و وحی باور داشتند، در حالی‌که معتزلیان شیعه‌شده همچون معتزله عقل را در حوزه اعتقادات بی‌نیاز از وحی می‌دانستند.

نخستین واکنش‌ها به تمایل برخی امامیان به عقل‌گرایی اعتزالی را می‌توان در مدرسه قم پی‌گیری کرد. هرچند مدرسه قم در ابتدا در فضایی کاملاً شیعی شکل گرفت و نخستین کتاب‌های این مدرسه مانند کتاب المحاسن و بصائر الدرجات نیز با توجه به نیازهای داخلی جامعه امامیه تدوین شدند، ولی چندی بعد با ظهور کلینی و سپس شیخ صدوق کتاب‌هایی تدوین شدند که به اندیشه‌های معتزلی و همچنین تمایلات اعتزالی در بین برخی امامیه توجه نشان دادند.

کلینی در مواجهه با این جریان جدید از ظرفیت‌های کلامی و عقل‌گرایانه مدرسه کوفه و به‌طور خاص، جریان فکری هشام بن حکم بهره برد. شواهد موجود نشان می‌دهد که او در مباحث مختلفی مانند جایگاه عقل، ‌رابطه عقل و وحی و ‌رابطه عقل و معرفت به اندیشه‌های هشام بن حکم گرایش نشان داده است.

شیخ صدوق نیز هرچند در کتابی مانند الهدایة دیدگاهی کاملاً مشابه جریان

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20762
صفحه از 297
پرینت  ارسال به