275
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

پذیرش مشروط جدل و مجادله در دین، تأویل و نقادی عقلی برخی روایات خاص امامیه و بیان ادله عقلی مستقل از آیات و روایات (تکه عبارات معتزلیان در مباحث مختلف کلامی) گامی مهم در تعامل کلام امامیه و معتزله برداشت.

نسل بعدی متکلمان امامیه در این دوره مانند شیخ مفید، سید مرتضی و شاگردانشان نیز هرچند در امتداد پیشینیان خود می‌اندیشیدند، با این حال، بین آنها نیز اختلافاتی وجود داشته است و می‌توان جریان شیخ مفید و کراجکی را در مقابل سید مرتضی و دیگر شاگردان او مانند شیخ طوسی و ابوالصلاح حلبی دانست.

در بحث وجود‌شناسی عقل هرچند شیخ مفید و کراجکی همچنان برخلاف معتزلیان عقل را عَرَضی می‌دانستند که خداوند در وجود انسان‌ قرار داده و به وسیله آن انسان امور استنباطی را می‌فهمد و خوب و بد را تشخیص می‌دهد، سید مرتضی و دیگر شاگردانش همچون معتزلیان عقل را تنها مجموعه‌ای از علوم ضروری و بدیهی دانستند که پایه اولیه استدلال‌های کلامی و تشخیص حسن و قبح است.

در مباحث مربوط به معرفت‌شناسی عقل هر دو گروه همچون دیگر متکلمان این دوره با پذیرش نظریه اکتسابی بودن معرفت و ردّ معرفت اضطراری رابطه نزدیک‌تری با معتزله در بحث جایگاه عقل پیدا کردند. از نظر آنان معرفت نتیجه و مولود استدلال عقلیِ انسان است و معارف اساسی دین نیز باید از طریق عقل حاصل شود و همین زمینه طرح مسئله وجوب نظر را در علم کلام فراهم می‌کرد.

با این حال، شیخ مفید در بحث ‌رابطه عقل و وحی همچنان دیدگاه مدرسه کوفه و مدرسه قم را نمایندگی می‌کرد و با دیدگاه معتزله مخالف بود. او عقل انسان را در کسب معرفت نیازمند راهنمایی و «تنبیه» وحی می‌دانست و معتقد بود که عقل انسان به خودی خود نمی‌تواند معارف دینی را کسب کند. گفته شد این نیازمندی از نوع «تنبیه به شیوه و کیفیت استدلال» است و نه «تعلیم و آموزش». به بیان دیگر، برخلاف گمان برخی همچون مدرسی طباطبایی، مادلونگ و مکدرموت، شیخ مفید


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
274

در مباحث مرتبط با معرفت اندیشه معتزله را پذیرفته و دیدگاه پیشین امامیه را رد کردند. البته، این دو جریان در همه موارد نیز دیدگاهی مشابه نداشتند؛ برای مثال، می‌توان به ‌رابطه عقل و وحی اشاره کرد که نوبختیان و شاگردانشان و به احتمال زیاد، همه متکلمان نوظهور درون‌امامی همچون متکلمان پیشین امامیه و در مقابل معتزله به تعامل عقل و وحی باور داشتند و معتزلیان شیعه‌شده همچون معتزله عقل را در حوزه اعتقادات بی‌نیاز از وحی می‌دانستند.

نخستین واکنش‌ها به تمایل برخی امامیان به عقل‌گرایی اعتزالی را می‌توان در مدرسه قم پی‌گیری کرد. هرچند مدرسه قم در ابتدا در فضایی کاملاً شیعی شکل گرفت و نخستین کتاب‌های این مدرسه مانند کتاب المحاسن و بصائر الدرجات نیز با توجه به نیازهای داخلی جامعه امامیه تدوین شدند، ولی چندی بعد با ظهور کلینی و سپس شیخ صدوق کتاب‌هایی در امامیه تدوین شدند که به اندیشه‌های معتزلی و همچنین تمایلات اعتزالی در بین برخی امامیه توجه نشان دادند.

کلینی در مواجهه با این جریان جدید از ظرفیت‌های کلامی و عقل‌گرایانه مدرسه کوفه و به‌طور خاص جریان فکری هشام بن حکم بهره برد. شواهد موجود نشان می‌دهد که او در مباحث مختلفی مانند جایگاه عقل، ‌رابطه عقل و وحی و ‌رابطه عقل و معرفت به اندیشه‌های هشام بن حکم تمایل دارد.

شیخ صدوق نیز هرچند در کتابی مانند الهدایة دیدگاهی کاملاً مشابه جریان محدّث - متکلمان دارد و در امتداد جریان فکری احمد بن محمد بن عیسی اشعری می‌اندیشد، ولی پس از مسافرت به ری و سکونت در این شهر - که یکی از مراکز فکری معتزله بود - و مناظره و گفت‌وگو با معتزلیان، سعی کرد در برخی آثارش تفسیر و تبیینی از روایات امامیه ارائه دهد که کمتر در معرض اشکالات و خُرده‌گیری معتزلیان قرار گیرد. هرچند او در مباحثی مانند وجودشناسی عقل، ‌رابطه عقل و وحی و اعتقاد به معرفت فطری همچنان مانند پیشینیان خود می‌اندیشد، ولی با

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20622
صفحه از 297
پرینت  ارسال به