263
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

روایت «من مات و لم یعرف امام زمانه...» به‌روشنی معرفت خداوند را نیز در گرو معرفت امام می‌داند. به نظر او بنا بر این روایت از آنجا که معرفت خداوند بدون معرفت امام سودی ندارد و معرفت امام و اطاعت از او تنها بعد از معرفت اللّه سودمند است، می‌توان معرفت خداوند را همان معرفت امام دانست. از نظر او دلیل این ادعا آن است که معارف عقلی و سمعی دین تنها از طریق امام حاصل می‌شود و این امام است که امرکننده و برانگیزاننده به آنهاست. بنابراین، شناخت و اطاعت از امام - در حقیقت - همان شناخت و اطاعت از خداوند است.۱

‏عبارات او تا اندازه‌ای می‌تواند برطرف‌کننده چالش دور نیز باشد. به گفته او پیامبر و امام هم خواطر۲ انسانی را برای شناخت و معرفت خداوند تحریک می‌کنند و هم کیفیت استدلال عقلی درست را برای مکلفان عرضه می‌کنند.۳ بنابراین، محرک نخستین، پیامبران و ائمه علیهم السلام هستند. پس از آن هم عقل بی‌نیاز از آنها نیست، بلکه پیامبرانند که کیفیت استدلال را به انسان‌ها عرضه می‌کنند. البته، سخن امام نیز در نهایت، به حکم عقل پذیرفته می‌شود؛ هرچند عقل به تنهایی توان رسیدن به این استدلال را نداشت. در ادامه، توضیح بیشتری در این باره خواهیم داد.

شاگردان شیخ مفید به جز کراجکی، سخن او را در برابر معتزله نپذیرفتند. سید مرتضی در بحث وجوب نظر به کلی دیدگاه معتزله را پذیرفت. به گفته او نظر و استدلال عقلی بر انسان‌ها برای کسب معرفت واجب است و این وجوب به حکمِ عقل است، نه امر الهی. او سپس با تکرار سخن معتزله در بحث معرفت ادعا

1.. كراجكی، کنزالفوائد، ج۱، ص‌۳۲۸.

2.. خاطر کلامی است که خداوند در گوش عاقل ایجاد می‌کند که متضمن اَماراتی است که به واسطه آنها ترس از ترک نظر و استدلال در قلب عاقل ایجاد می‌شود (برای مثال، نک: شريف مرتضی، رسائل، ج۱، ص۱۲۸).

3.. كراجكی، ‌کنز الفوائد، ج۱، ص‌۲۲۴- ۲۲۵؛ همچنين دربارۀ تحريک خواطر توسط رسول، نک: همان، ص۲۶۰.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
262

خواهد بود.۱

شیخ مفید - همان‌‌‌‌‌‌‌طور که گفتیم - معارف دینی را اکتسابی می‌داند. او نیز هرچند مانند معتزله به وجوب نظر باور دارد و نخستین واجب را نظر و استدلال عقلی می‌داند؛ ولی اختلاف او با معتزله آن است که در اندیشه شیخ مفید وجوب نظر به دلیل امر الهی است، نه حکم عقل.۲

همان‌‌‌‌‌‌‌طور که پیشتر گفتیم نمی‌توان امر الهی را دلیل وجوب نظر دانست؛ زیرا در نهایت، به دور می‌انجامد. حل این چالش در نظام فکری شیخ مفید در گرو فهم دیدگاه او در ‌رابطه عقل و وحی خواهد بود که در ادامه، به آن خواهیم پرداخت. به طور خلاصه می‌توان گفت شیخ مفید عقل را در تمام مراحل استدلال و نتیجه‌گیری محتاج وحی می‌داند. به بیان دیگر، وحی هم محرک نخستین عقل است و هم کیفیت استدلال را به مکلف می‌آموزد. در مجموع - برخلاف معتزله که پایه‌های علم کلام را بر بحث وجوب نظر استوار می‌کردند - شیخ مفید علم کلام را بر پایه‌های نیازمندی انسان‌ها به وحی و هدایت الهی استوار می‌کند.۳

البته، مهم‌ترین چالش این دیدگاه شیخ مفید، پذیرش ‌حجیّت عقل در کنار نیازمندی عقل به وحی بود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. بنابراین، از نظر شیخ مفید عقل نمی‌تواند از اساس پیش از ورود شرع امر و نهی داشته باشد. شیخ مفید در جایی دیگر به این نکته تصریح می‌‌کند که تصور زمانی که پیامبری در میان انسان‌ها نباشد، غیرواقعی است.۴

این دیدگاه در کلام شاگرد او ابوالفتح کراجکی آشکارتر می‌شود. او در توضیح

1.. ملاحمی خوارزمی، الفائق فی اصول الدین، ص‌۳۷۸- ۳۷۹.

2.. شیخ مفید، النکت فی مقدمات الاصول، ص۲۰؛ البته، شيخ مفيد در جايی ديگر اولين واجب را معرفت خداوند می‌داند نه نظر (نک: شيخ مفيد، المسائل العکبریة، ج۲، ص۲۰۳).

3.. در اين‌باره، نک: مكدرموت، اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، ص۷۹- ۸۵.

4.. شیخ مفید، الارشاد، ص‌۷۸.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20796
صفحه از 297
پرینت  ارسال به