همانطور که عاقله وظیفه پرداخت دیه را بر عهده دارند، این علوم نیز مقدمات اصلی فراهم شدن معرفت دینی هستند و معرفت دینی بر پایه آنها شکل میگیرد. این در حالی است که از تعریف شیخ مفید نمیتوان این بینیازی از وحی را برداشت کرد. در تعریف شیخ مفید عقل امور استنباطی را بهخوبی میفهمد، ولی این حجّتهای الهی هستند که کیفیت استدلال را به او گوشزد میکنند.
از میان دیگر عالمان بغداد، ابوالفتح کراجکی در این بحث با شیخ مفید همرأی است. او عقل را عَرَضی میداند که در موجود زنده حلول کرده و بین نیک و بد تمییز مینهد و ملاک تکلیف است.۱
البته، او در تعریف «نظر» به کارکرد دیگر عقل یعنی فهم امور پنهانی با استدلال به شواهد موجود نیز اشاره کرده است. به جز کراجکی دیگر شاگردان شیخ مفید دیدگاهها و نظریهها را کنار گذاشته و دیدگاه سید مرتضی را پذیرفتند.۲
پذیرش معرفت اکتسابی
در این بخش تلاش میکنیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که از دیدگاه متکلمان مدرسه کلامی بغداد آیا معرفت اضطراری است یا اکتسابی و به بیان دیگر، آیا معرفتِ دینی مولود تلاش عقلانی انسان است یا اینکه معرفت اساساً امری خارج از اختیار انسان است. پیشتر گفته شد که متکلمان نوظهور امامیه و معتزلیان شیعهشده از نظریه معرفت اضطراری که در مدرسه کوفه مطرح شده بود، فاصله گرفتند و همه - به جز حسن بن موسی نوبختی - معرفت را اکتسابی دانستند.
عالمان بعدی مدرسه بغداد به کلی نظریه معرفت اضطراری را کنار گذاشته و