259
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

همان‌‌‌‌‌‌‌طور که عاقله وظیفه پرداخت دیه را بر عهده دارند، این علوم نیز مقدمات اصلی فراهم شدن معرفت دینی هستند و معرفت دینی بر پایه آنها شکل می‌گیرد. این در حالی است که از تعریف شیخ مفید نمی‌توان این بی‌نیازی از وحی را برداشت کرد. در تعریف شیخ مفید عقل امور استنباطی را به‌خوبی می‌فهمد، ولی این ‌حجّت‌‌های الهی هستند که کیفیت استدلال را به او گوشزد می‌کنند.

از میان دیگر عالمان بغداد، ابوالفتح کراجکی در این بحث با شیخ مفید هم‌رأی است. او عقل را عَرَضی می‌داند که در موجود زنده حلول کرده و بین نیک و بد تمییز می‌نهد و ملاک تکلیف است.۱

البته، او در تعریف «نظر» به کارکرد دیگر عقل یعنی فهم امور پنهانی با استدلال به شواهد موجود نیز اشاره کرده‌ است. به جز کراجکی دیگر شاگردان شیخ مفید دیدگاه‌ها و نظریه‌ها را کنار گذاشته و دیدگاه سید مرتضی را پذیرفتند.۲

پذیرش معرفت اکتسابی

در این بخش تلاش می‌کنیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که از دیدگاه متکلمان مدرسه کلامی بغداد آیا معرفت اضطراری است یا اکتسابی و به بیان دیگر، آیا معرفتِ دینی مولود تلاش عقلانی انسان است یا این‌که معرفت اساساً امری خارج از اختیار انسان است. پیشتر گفته شد که متکلمان نوظهور امامیه و معتزلیان شیعه‌شده از نظریه معرفت اضطراری که در مدرسه کوفه مطرح شده بود، فاصله گرفتند و همه - به جز حسن بن موسی نوبختی - معرفت را اکتسابی دانستند.

عالمان بعدی مدرسه بغداد به کلی نظریه معرفت اضطراری را کنار گذاشته و

1.. کراجکی، کنزالفوائد، ج ۱، ص‌۳۱۸.

2.. دربارۀ ديدگاه ابوالصلاح، نک: حلبی، تقریب المعارف، ص۱۲۹؛ دربارۀ نظر شيخ طوسی، نک: شیخ طوسی، الاقتصاد، ص۱۱۷- ۱۱۸.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
258

پیدا کرد.۱ با این حال، به گفته او علت این‌که این معنا «عقل» نامیده می‌شود، آن است که انسان را از بدی‌ها باز می‌دارد و با معنای لغوی عقل (بازداری) نیز سازگار است. در حقیقت، در دیدگاه شیخ مفید عقل با معرفت به برخی امور استنباطی انسان را از بدی‌ها بازمی‌دارد. به بیان دیگر، معرفت درست دینی سبب دوری انسان از بدی‌ها خواهد شد.

این در حالی است که سید مرتضی نظری متفاوت دارد. همان‌‌‌‌‌‌‌طور که گفتیم، او عقل را مجموعه‌ای از علوم می‌دانست. سید مرتضی علت نامگذاری این علوم خاص به عقل را دو امر می‌داند: ۱) این علوم انسان را از زشتی‌ها و بدی‌ها بازمی‌دارند، همان‌گونه که عقال، شتر را از حرکت بازمی‌دارد؛ ۲) این علوم این امکان را به انسان می‌دهند که بتواند علومی که بر انسان‌ واجب است، به دست آورد و اگر این علوم نباشد، معرفت خداوند و دیگر معارف واجب دینی به دست نخواهد آمد. بنابراین، نسبت این علوم به معارف واجب دینی مانند نقش عاقله در دیه است و از این‌رو، این علوم را «عقل» می‌نامند.۲

فهم تفاوت دیدگاه شیخ مفید و سید مرتضی در کارکرد عقل در صورتی ممکن است که دیدگاه این دو دانشمند امامیه را درباره ‌رابطه عقل و وحی بدانیم. در ادامه خواهیم گفت که سید مرتضی - برخلاف شیخ مفید - عقل را در استدلال‌هایش بی‌نیاز از آموزه‌های وحی می‌داند. بنابراین، باید کارکردهای عقل را طوری تبیین کند که به تنهایی و بدون کمک وحی بتواند عقلیات - شامل معارف اصلی دین مانند توحید، نبوت و عدل - را بفهمد. به همین دلیل او به جز کارکرد نخست عقل که با شیخ مفید مشترک است، کارکرد دیگر عقل را به‌گونه‌ای بیان کرده است که بی‌نیازی عقل را به منبعی دیگر نشان دهد. به گفته او این علوم «عقل» نامیده می‌شوند؛ زیرا

1.. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۸۸.

2.. علم الهدی، الذخیرة فی علم الکلام، ص‌۱۲۲- ۱۲۳.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20589
صفحه از 297
پرینت  ارسال به