257
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

این‌که اشاعره عقل را این‌گونه تعریف کرده‌اند، بدان دلیل است که با معتزله در این بحث اختلاف داشته‌اند. به همین دلیل معتزله هرچند عقل را مجموعه علوم می‌دانند، اما علم به حسن و قبح افعال را نیز جزء این علوم می‌دانند. تعریف نخست نیز از اساس با همه تعاریف دیگر - به‌ویژه تعریف ذکرشده در کتاب الذخیره - ناسازگار است.

پس از سید مرتضی بیشتر شاگردان او دیدگاه‌های او را را بر دیدگاه‌های شیخ مفید ترجیح دادند؛ برای مثال، ابوالصلاح حلبی و شیخ طوسی دو عالم بزرگ مدرسه کلامی بغداد کاملاً در این بحث با سید مرتضی هم‌نظرند.۱ تنها مورد استثناء ابوالفتح کراجکی است که - همان‌‌‌‌‌‌‌گونه که گفتیم - جانب شیخ مفید را گرفته است.

معرفت‌شناسی عقل

کارکردهای عقل

همان‌طور که در ماهیت عقل میان شیخ مفید و سید مرتضی اختلاف وجود داشت، دیدگاه‌های آنان درباره کارکردهای عقل نیز متفاوت است. تبیین سید مرتضی از کارکرد عقل - برخلاف شیخ مفید - به‌گونه‌ای است که بی‌نیازی عقل برای کسب معارف دینی را از هر امری بیرون از خودش اثبات کند. شیخ مفید عقل را عَرَضی می‌داند که به وسیله آن فهم امور استنباطی ممکن خواهد بود.۲

امور استنباطی در دیدگاه شیخ مفید همه چیزهایی است که به وسیله حواس قابل درک نبوده، از علوم ضروریه نیز نیست و تنها با قیاس عقلی می‌توان به آنها علم

1.. دربارۀ ديدگاه ابوالصلاح، نک: حلبی، تقریب المعارف، ص‌۱۲۹. همچنين دربارۀ نظر شيخ طوسی، نک: شیخ طوسی، الاقتصاد، ص۱۱۷- ۱۱۸.

2.. شیخ مفید، النکت فی مقدمات الاصول، ص۲۲.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
256

تعریف کاملاً با آنچه اغلب معتزله مطرح کرده‌اند، هماهنگ و مخالف تعریف شیخ مفید است.۱ البته، به سید مرتضی تعاریف دیگری نیز در کتاب الحدود و الحقایق نسبت داده شده است:۲

۱. نیرویی در قلب که انسان‌ها به وسیله آن قوه تمییز پیدا می‌کنند؛

۲. برخی از علوم ضروری که به وسیله آنها اکتساب علوم دیگر ممکن خواهد شد؛

۳. علم به امور واجب و محال‏؛

۴. غریزه‌ای که در صورت سلامت ابزارش علوم کلی بدیهی را می‌فهمد؛

در این کتاب تعریف اول اصل و دیگر تعاریف با عبارت «قیل» اضافه شده‌اند. با توجه به این‌که انتساب کتاب الحدود والحقایق به سید مرتضی مشکوک است،۳ می‌توان این ادعا را مطرح کرد که تعریف اصلی سید مرتضی همان تعریف پیشین است. گذشته از این، از چهار تعریفی که در کتاب الحدود والحقایق بیان شده سه تعریف دوم، سوم و چهارم مشابه تعریف اشاعره از عقل است. از این بین تعریف چهارم حتی از نظر عبارت نیز با آنچه فخررازی در المحصل بیان کرده است،۴ همانندی دارد. تعریف دوم نیز مانند تعریف اشعری از عقل۵ و تعریف سوم همان تعریف قاضی ابوبکر باقلانی است.۶ آنچه در این سه تعریف توجه پژوهشگر را به خود جلب می‌کند، عدم توجه به درک حسن و قبح افعال توسط عقل است.۷

1.. قاضي عبدالجبار، المغنی، ج ۱۱، ص‌۳۷۵- ۳۷۹.

2.. علم الهدی، رسائل، ج۲، ص‌۲۷۷.

3.. دربارۀ نادرستی انتساب این کتاب به سید مرتضی، نک: حسن انصاری، «الحدود والحقائق، کتابی که از سید مرتضی نیست (همراه گفتاری از استاد مدرسی)»، سایت بررسی‌های تاریخی.

4.. فخر رازی، المحصل، ص۲۵۰- ۲۵۱.

5.. ایجی، شرح المواقف، ج۶، ص۴۶- ۴۷.

6.. همان، ص۴۷.

7.. خود اشاعره آشكارا به اين تفاوت اشاره کرده‌اند (همان).

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20539
صفحه از 297
پرینت  ارسال به