249
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

۴. اقدام مهم‌تر شیخ صدوق در نزدیک کردن کلام امامیه و معتزله نقادی و تأویل میراث حدیث امامیه است. او با تأویل عقلانی برخی روایات امامیه راه را برای رویکرد انتقادی و تأویلی بزرگان مکتب بغداد نسبت به بخشی از میراث حدیثی امامیه باز کرد. او در ابوابی مانند قضاء و قدر۱ و مشیت و اراده۲ تأویلاتی دارد که زمینه عقل‌گرایی اعتزالی را در عرصه تشیع فراهم می‌کند. تأویلات شیخ صدوق گاه چنان از متن حدیث فاصله دارد که نمی‌توان به سادگی آنها را پذیرفت۳ و چه ‌بسا این احتمال مطرح شود که او این تأویلات را برای جامعه معتزلی دوران خود مطرح کرده و باور اصلی او نبوده است.۴

هرچند - همان‌‌‌‌‌‌‌طور که گفته شد - شیخ صدوق تا حدّی زمینه نزدیک شدن کلام امامیه و معتزله را فراهم کرد، ولی او همچنان محدّث - متکلمی در امتداد مدرسه کوفه است. شیخ صدوق هیچ گاه کتابی صرفاً کلامی تألیف نکرد و همه آثار او در قالبی حدیثی نگاشته شده‌اند. در نهایت، می‌توان به کتاب التوحید اشاره کرد که توضیحاتی کلامی ذیل روایات آمده است.

به بیان دیگر، می‌توان ادعا کرد که آثار شیخ صدوق در امتداد آثار حدیثی قم‌اند؛

1.. «قال مصنف هذا الكتاب قضاء الله عزوجل في المعاصي حكمه فيها ومشيته في المعاصي نهيه عنها وقدره فيها علمه بمقاديرها ومبالغها» (شیخ صدوق، التوحید، ص۳۷۰).

2.. «قال مصنف هذا الكتاب مشية الله وإرادته في الطاعات الأمر بها والرضا-وفي المعاصي النهي عنها والمنع منها بالزجر والتحذير» (شیخ صدوق، التوحید، ۳۴۶- ۳۴۷).

3.. برای مثال، او روایاتی که هدایت و ضلالت را به خداوند نسبت می‌دهند این‌گونه توضیح می‌دهد: «قال مصنف هذا الكتاب رضي الله عنه قوله علیه السلام‌ إن الله يهدي ويضل معناه أنه عزّو جل يهدي المؤمنين في القيامة إلى الجنة ويضل الظالمين في القيامة عن الجنة» (شیخ صدوق، التوحید، ص۴۱۳). کاملاً مشخص‌است که این تأویل هیچ تناسبی با ظاهر روایات ندارد.

4.. شواهدی نیز بر این ادعا وجود دارد؛ برای مثال، به گفته شیخ صدوق علت عدم ذکر روایات رؤیت در کتابش این بوده است که مبادا کسانی که معانی آن را نمی‌فهمند آن را بخوانند و به دلیل تکذیب آن روایات به وادی کفر کشیده شوند (شیخ صدوق، التوحید، ص۱۱۹).


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
248

اثبات صفت قدرت استدلال متکلمان را بیان می‌کند،۱ در حالی که در روایات امامیه چنین دلیلی وجود ندارد. این اقدام شیخ صدوق نیز زمینه را برای پذیرش ادله عقلی مستقل از روایات فراهم کرد.

۳. گام دیگر شیخ صدوق گذر از نظریه معرفت محدّث - متکلمان بود. او در کتاب التوحید هرچند مانند کتاب الهدایة همچنان بر آموزه «معرفة اللّه باللّه» تأکید دارد و روایات معرفت فطری را نیز در بابی جداگانه می‌آورد، ولی به روایات و گزارش‌هایی که در آنها بر نقش عقل در حصول معرفت تأکید شده است، نیز اشاره می‌کند و در نهایت، برای جمع بین آنها چنین می‌گوید:

۰.قال مصنف هذا الکتاب القول الصواب فی هذا الباب هو أن یقال عرفنا اللّه باللّه لأنا إن عرفناه بعقولنا فهو عزّو جل واهبها وإن عرفناه عزّو جل بأنبیائه ورسله وحججه علیه السلام‌ فهو عزّو جل باعثهم ومرسلهم ومتخذهم حججاً وإن عرفناه بأنفسنا فهو عزّو جل محدّثها فبه عرفناه.۲

شیخ صدوق با این توضیح تمایز دیدگاه امامیه و معتزله را در بحث معرفت بسیار کمتر کرده است.

1.. قال مصنف هذا الكتاب من الدليل على أن الله عز وجل قادر أن العالم لما ثبت أنه صنع الصانع و لم نجد أن يصنع الشي‏ء من ليس بقادر عليه بدلالة أن المقعد لا يقع منه المشي والعاجز لا يتأتى له الفعل صح أن الذي صنعه قادر ولو جاز غير ذلك لجاز منا الطيران مع فقد ما يكون به من الآلة ولصح لنا الإدراك وإن عدمنا الحاسة فلما كان إجازة هذا خروجا عن المعقول كان الأول مثله (نک: شیخ صدوق، التوحید، ص۱۳۴). مشابه این استدلال در کتاب‌های کلامی نیز آمده است: «لا يجوز أن تحدث الصنائع الا من قادر حي؛ لأنه لو جاز حدوثها ممن ليس بقادر ولا حي لم ندر لعل سائر ما يظهر من الناس يظهر منهم وهم عجزة موتى؛ فلما استحال ذلك دلت الصنائع على أن اللّه حي قادر» (اشعری، اللمع، ص۲۶).

2.. شیخ صدوق، التوحید، ص۲۹۰.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20761
صفحه از 297
پرینت  ارسال به