247
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

است.۱ البته، شیخ صدوق تنها در مواردی از ادله متکلمان استفاده کرده است که با روایات امامیه در تعارض نباشد؛۲ برای مثال، در روایات امامیه بر حدوث عالم تأکید شده و گاه ادله‌ای هم برای آن آورده شده است.۳

متکلمان نیز دلایلی برای اثبات حدوث عالم اقامه کرده‌اند.۴ هرچند این دو در اصل دیدگاه با هم مشترک‌اند؛ ولی روش آنان در اثبات حدوث عالم متفاوت است. شیخ صدوق در کتاب التوحید پس از بیان روایات، به تفصیل به ادله متکلمان نیز اشاره کرده است.۵ مشابه همین امر در بحث صفات الهی نیز دیده می‌شود؛ او برای

1.. کمی بعد شیخ مفید با صراحت بیشتری به دلیل عقل در مقابل دلیل سمع اشاره کرده است (برای مثال، نک: شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۶۹).

2.. او پس از بیان ادله متکلمان دربارۀ حدوث عالم، می‌گوید: «هذه أدلّة أهل التوحيد الموافقة للكتاب والآثار الصحيحة عن النبي صلی الله علیه و اله‌ والأئمة علیهم السلام‌ (ابن بابوبه، التوحید، ص۳۰۴).‏

3.. برای روایاتی در این‌باره، نک: کلینی، کافی، ج۱، ص۷۲-۸۲؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۲۹۲-۳۰۴. ادله اثبات حدوث عالم در این روایات بسیار ساده‌تر از استدلال متکلمان است. ضمن اینکه در برخی از این روایات تنها بر این نکته تأکید شده است که عالم نیاز به صانعی دارد. برای مثال، می‌توان به متن ذیل اشاره کرد: «مَا الدَّلِيلُ عَلَى حَدَثِ الْأَجْسَامِ فَقَالَ إِنِّي مَا وَجَدْتُ شَيْئاً صَغِيراً وَلَا كَبِيراً إِلَّا وَإِذَا ضُمَّ إِلَيْهِ مِثْلُهُ صَارَ أَكْبَرَ وَفِي ذَلِكَ زَوَالٌ وَانْتِقَالٌ عَنِ الْحَالَةِ الْأُولَى وَلَوْ كَانَ قَدِيماً مَا زَالَ وَلَا حَالَ لِأَنَّ الَّذِي يَزُولُ وَيَحُولُ يَجُوزُ أَنْ يُوجَدَ وَيُبْطَلَ فَيَكُونُ بِوُجُودِهِ بَعْدَ عَدَمِهِ دُخُولٌ فِي الْحَدَثِ وَفِي كَوْنِهِ فِي الْأَزَلِ دُخُولُهُ فِي الْعَدَمِ وَلَنْ تَجْتَمِعَ صِفَةُ الْأَزَلِ وَالْعَدَمِ وَالْحُدُوثِ وَالْقِدَمِ فِي شَيْ‏ءٍ وَاحِد» (کلینی، کافی، ج۱، ص۷۷).

4.. برای مثال، می‌توان به این عبارت اشاره کرد: «الطريق إلى معرفة حدوثها طرق ثلاثة:... أما الوجه الثالث: فهو الدلالة المعتمدة، وأول من استدل بها شيخنا أبو الهذيل، وتابعه باقي الشيوخ. وتحريرها هو أن نقول: إن الأجسام لم تنفك من الحوادث ولم تتقدمها، وما لم يخل من المحدث يتقدمه يجب أن يكون محدثا مثله» (قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ص۵۵).

5.. برای مثال، می‌توان به این عبارت شیخ صدوق اشاره کرد: «وسألت بعض أهل التوحيد والمعرفة عن الدليل على حدث الأجسام فقال الدليل على حدث الأجسام أنها لا تخلو في وجودها من كون وجودها مضمن بوجوده والكون هو المحاذاة في مكان دون مكان ومتى وجد الجسم في محاذاة دون محاذاة مع جواز وجوده في محاذاة أخرى علم أنه لم يكن في تلك المحاذاة المخصوصة إلا لمعنى وذلك المعنى محدث فالجسم إذا محدث إذ لا ينفك من المحدث ولا يتقدمه». همچنین برای استدلالی مشابه استدلال ابوالهذیل در عبارت شیخ صدوق می‌توان به این عبارت اشاره کرد: «من الدليل على أن الأجسام محدثة أن الأجسام لا تخلو من أن تكون مجتمعة أو مفترقة ومتحركة أو ساكنة والاجتماع والافتراق والحركة والسكون محدثة فعلمنا أن الجسم محدث لحدوث ما لا ينفك منه ولا يتقدمه» (شیخ صدوق، التوحید، ص۲۹۹-۳۰۰).


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
246

ادعا را اثبات می‌کند.۱ در ادامه، به برخی از این موارد اشاره می‌کنیم:

۱. نهی کلی از جدل که در کتاب الهدایة مطرح شده بود، در کتاب الاعتقادات به شرط آن‌که بر پایه سخنان ائمه اطهار علیهم السلام انجام شود و مجادله‌گر آشنا به علم کلام باشد، پذیرفته شده است.۲ شیخ صدوق سپس به دو روایت (بدون ذکر سند) از ائمه علیهم السلام۳ و گزارشی از هشام بن حکم۴ در تأیید این گفته‌اش استناد می‌کند. جالب توجه آن است که این سه گزارش در هیچ کتاب حدیثی دیگری ذکر نشده‌اند و تنها در همین جا و بدون ذکر سند آمده‌اند. با توجه به این‌که ادله شیخ صدوق در کتاب الهدایة کلی بودند و جای هیچ قید و شرطی را باقی نمی‌گذاشت، می‌توان حرکت آرام شیخ صدوق به سمت گفتمان کلامی را در این دوره برداشت کرد.

۲. شیخ صدوق در برخی موارد حتی از شرایط خودش در جواز مجادله نیز عدول کرده و استدلال‌های عقلی معتزله و دیگر متکلمان را که زمینه چندانی در روایات امامیه ندارد و تنها در اصل نتیجه با دیدگاه روایات موافق است، در کتاب خود بیان کرده است.

به بیان دیگر، شیخ صدوق - در عمل - ادله عقلی مستقل از روایات را نیز پذیرفته

1.. او در آغاز کتاب التوحید تصریح می‌کند که انگیزه‌اش از نگارش این کتاب رد اتهام تشبیه و جبر توسط برخی از مخالفان به امامیه به دلیل بدفهمی برخی از روایات بوده است (نک: شیخ صدوق، التوحید، ص۱۷-۱۸).

2.. «فأمّا الاحتجاج على المخالفين بقول الأئمّة أو بمعانی كلامهم لمن يحسن الكلام فمطلق، وعلى من لا يحسن فمحظور محرم» (شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۴۳).

3.. «قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: حَاجُّوا النَّاسَ بِكَلَامِي، فَإِنْ حَاجُّوكُمْ كُنْتُ أَنَا الْمَحْجُوجَ لَا أَنْتُمْ». وَرُوِيَ عَنْهُ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: «كَلَامٌ فِي حَقٍّ خَيْرٌ مِنْ سُكُوتٍ عَلَى بَاطِلٍ» (شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۴۳).

4.. «وَرُوِيَ أَنَّ أَبَا هُذَيْلٍ الْعَلَّافَ قَالَ لِهِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ: أُنَاظِرُكَ عَلَى أَنَّكَ إِنْ غَلَبْتَنِي رَجَعْتُ إِلَى مَذْهَبِكَ، وَإِنْ غَلَبْتُكَ رَجَعْتَ إِلَى مَذْهَبِي. فَقَالَ هِشَامٌ: مَا أَنْصَفْتَنِي! بَلْ أُنَاظِرُكَ عَلَى أَنِّي إِنْ غَلَبْتُكَ رَجَعْتَ إِلَى مَذْهَبِي، وَإِنْ غَلَبْتَنِي رَجَعْتُ إِلَى إِمَامِي» (شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۴۳).

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20849
صفحه از 297
پرینت  ارسال به