متکلمان نوظهور امامی) به جز حسن بن موسی نوبختی معرفت خداوند را اکتسابی میدانستند و در این مسئله با معتزله همراه شدند.
رابطه عقل و وحی
مسئله دیگری که تمایز متکلمان نوظهور امامیه را نسبت به متکلمان کوفه نشان میدهد، بحث از رابطه عقل و وحی است. هرچند در این مسئله عبارت یا گزارهای از متکلمان این دوره در دست نیست، ولی برای فهم دیدگاه آنان میتوان به تحلیل و بررسی گزارش اشعری و شیخ مفید پرداخت. ظاهر این دو گزارش با یکدیگر متفاوت است و برای رسیدن به نتیجهای درست باید به تحلیل آنها پرداخت.
از سویی بنا به گزارش شیخ مفید در کتاب اوائل المقالات باید پذیرفت که همه امامیه (متکلمان و محدّثان) تا دوران او (اوایل سده پنجم) همچون مدرسه کوفه به تعامل عقل و وحی در حوزه اعتقادات باور داشتهاند. او یکی از اختلافات امامیه و معتزله را این میداند که امامیه اتفاق نظر داشتهاند بر اینکه عقل در علم و نتایجش به سمع (آیات و روایات) نیازمند است و آموزههای وحیانی، انسان عاقل را به کیفیت استدلال تنبیه میدهد.
بنابراین، از ابتدای تکلیف لازم است رسول و حجّت الهی وجود داشته باشد.۱ بنا به این دیدگاه انسانها در حوزه مسائل عقلیِ اعتقادات نیز نیازمند «تنبیه» و گوشزد کردن حجّت های الهی هستند.
به بیان دیگر، آموزههای انبیاء و وحی نقشی تنبیهی دارند و بدون آنها انسانها به