207
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

نوبختی، ابو‌جعفر محمد بن علی نوبختی، ناشی اصغر، ابو‌الجیش بلخی و سوسنجردی اشاره کرد.۱ همچنین باید به متکلمان دیگری در این دوره مانند ابن‌جبرویه، ابو‌‌الاحوص مصری، ابن‌فلاس،‌ ابو‌محمد عسکری، ابن جُنید اِسکافی و ابو‌بکر بغدادی اشاره کرد.۲

افزون بر این، گروه باید از معتزلیان شیعه‌شده در این دوره یاد کرد. در حقیقت اینان معتزلیان مستبصری بودند که تنها در مسئله امامت دیدگاه امامیه را پذیرفته بودند. هرچند برخی کسانی که با این عنوان مشهور شده‌اند، مانند ابن راوندی و ابوعیسی ورّاق در دیگر مسائل کلامی (به جز امامت) نیز گرایش‌هایی به جریان‌های فکری پیشین امامیه مانند جریان هشام بن حکم داشته‌اند، ولی عمده معتزلیان‌ شیعه‌شده مانند ابن‌قبه رازی، ابن‌مملک و ابن فسانجس و بسیاری دیگر از آنان که شاید نامشان را هم نمی‌دانیم،۳ همچنان دیدگاه‌های اعتزالی خود را در مباحث کلامی حفظ کردند و تنها در مسئله امامت با امامیه همراه شدند.

به بیان دیگر، این متکلمان مستبصر اگر چه در موضوع امامت اندیشه امامیه را پذیرفته و ترویج می‌کردند و از همین رو از سوی متکلمان امامی و جامعه شیعی پذیرفته شدند، اما در بسیاری از اندیشه‌های کلامی بر همان میراث اندیشه اعتزالی خود باقی بودند.۴ اشعری از این گروه با عناوینی مانند «قوم یقولون بالاعتزال

1.. حسینی‌زاده خضرآباد، نوبختیان، ص۶۴- ۶۸ و ۱۱۱- ۱۱۳.

2.. نک: مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ص‌۲۱۳-۲۱۴؛ همچنین برای آشنایی بیشتر با متکلمان ناشناخته امامی این عصر در بغداد، نک: موسوی تنیانی، «متکلمان ناشناخته امامی بغداد از غیبت صغری تا دوران شیخ مفید»، ص۶۰ - ۷۸.

3.. دربارۀ معتزلیان شیعه‌شده، نک: میرزایی، «نقش معتزلیان شیعه‌شده در گرایش کلام امامیه به معتزله». همچنین نک: اشعری، مقالات الاسلامیین، ص‌۶۱. اشعری از گروهی از اصحاب نظّام و ابوالهذیل یاد می‌کند که شیعه شده‌اند.

4.. نک: اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۶۱؛ مادلونگ، «کلام معتزله و امامیه»، ص‌۱۵۳. دربارۀ اندیشه‌های متمایز آنها با امامیه، نک: اشعری، مقالات الاسلامیین، ص‌۳۴ - ۳۵، ۴۰-۴۲، ۴۵-۴۸ و ۵۴ و ۵۶.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
206

کلامی کوفه می‌شد. نسل شاگردان متکلمان مشهور کوفه مانند هشام بن حکم نیز هرچند همچنان از استادان خود دفاع می‌کردند، ولی بیشتر رویکردی حدیثی پیدا کردند و به جز برخی شاگردان نسل نخست این متکلمان، دیگر شاگردان آنان بیشتر محدّثانی بودند که از شخصیت و جریان فکری استادان خود دفاع می‌کردند. یونس بن عبدالرحمان مهم‌ترین شاگرد هشام بن حکم و پیروانش نیز بیشتر گرایشی فقهی داشتند تا کلامی. حتی ظهور متکلم بزرگی مانند فضل بن شاذان در اواسط سده سوم نیز بیشتر یک استثناء است.۱

در حالی که کلام امامیه در این دوران به انزوا رفته بود، معتزلیان به رشد و توسعه کلام خود پرداختند و نماینده مطلق علم کلام در جهان اسلام شدند. وجود متکلمان سرشناسی چون ابوالهذیل، نظام، جاحظ، بشر بن معتمر و خیاط در این دوره سبب یکه‌تازی معتزلیان در علم کلام شد. قوت معتزله در علم کلام در این دوره و ضعف امامیه کار را به جایی رساند که ابن راوندی در کتاب فضیحة المعتزله خود گزارش می‌دهد که در امامیه متکلمی نیست که به اِشکال‌ها و اتهامات معتزله پاسخ دهد.۲

پس از یک قرن و از اوایل سده چهارم با ظهور برخی خاندان‌های حکومت‌گر و همچنین کسب برخی مناصب دولتی توسط شیعیان اوضاع سیاسی به نفع شیعه تغییر کرد.۳ در این دوره - به تدریج - متکلمان جدیدی در امامیه ظهور پیدا کردند. از جمله مهم‌ترین متکلمان امامیه در این دوره می‌توان به ابو سهل علی بن اسماعیل نوبختی و ابومحمد حسن بن موسی نوبختی و شاگردان آنها مانند حسن بن حسین

1.. دربارۀ فترت کلام امامیه در این دوره، نک: سبحانی، «کلام امامیه: ریشه و رویش‌ها»، ص۲۹- ۳۰؛ پاکتچی، «اندیشۀ فقهی ابن ابی عقیل و مکتب متکلمان متقدم امامیه»، ص۸۳ - ۸۵؛ همچنین نک:
Madelung, "Hisham B. Al Hakam", Encyclopaedia of Islam, v. III, p. ۴۹۶a.

2.. ابن الریوندی، فضیحة المعتزلة، ص۱۰۵.

3.. حسین‌زاده شانه‌چی، اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعه در غیبت صغری، ص۱۰۱- ۱۴۶.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20927
صفحه از 297
پرینت  ارسال به