البته، هشام خود روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که در آن استدلالی مشابه همین سخن او وجود دارد. در این روایت ابوشاکر از امام صادق علیه السلام میخواهد که دلیلی بر اثبات صانع بیاورند. امام نیز در پاسخ چنین فرمودند:
۰.وَجَدْتُ نَفْسِی لَا تَخْلُو مِنْ إِحْدَى جِهَتَیْنِ إِمَّا أَنْ أَکُونَ صَنَعْتُهَا أَنَا أَوْ صَنَعَهَا غَیْرِی فَإِنْ کُنْتُ صَنَعْتُهَا أَنَا فَلَا أَخْلُو مِنْ أَحَدِ مَعْنَیَیْنِ إِمَّا أَنْ أَکُونَ صَنَعْتُهَا وَکَانَتْ مَوْجُودَةً أَوْ صَنَعْتُهَا وَکَانَتْ مَعْدُومَةً فَإِنْ کُنْتُ صَنَعْتُهَا وَکَانَتْ مَوْجُودَةً فَقَدِ اسْتَغْنَتْ بِوُجُودِهَا عَنْ صَنْعَتِهَا وَإِنْ کَانَتْ مَعْدُومَةً فَإِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّ الْمَعْدُومَ لَا یُحْدِثُ شَیْئاً فَقَدْ ثَبَتَ الْمَعْنَى الثَّالِثُ أَنَّ لِی صَانِعاً وَهُوَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ فَقَامَ وَمَا أَحَارَ جَوَاباً.۱
شاید بتوان برهان و سخن پیشین هشام را برگرفته از این روایت و روایات مشابه آن دانست. از هشام بن حکم روایت دیگری نیز در باب حدوث عالم و اثبات محدّث در کتاب کافی نقل شده است که در آن روایت نیز امام صادق علیه السلام در مناظره با زندیقی استدلالی مشابه آوردهاند.۲ بنابراین، هشام بن حکم هرچند معرفت خداوند را اضطراری میدانسته است؛ ولی - برخلاف محدّثان - معتقد بود که در معرفت خداوند استدلال عقلی نیز ضرورت دارد.
همانگونه که گفته شد، شاگردان هشام بن حکم مانند یونس بن عبدالرحمن،