183
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

مثال، قرشی - از عالمان زیدی معتزلی - در کتاب المنهاج به نقد روش فیلسوفان و دفاع از روش متکلمان پرداخت. او نیز مانند مرزوقی اثبات توحید را تنها از طریق همین استدلال شاهد به غایب ممکن می‌داند.۱

در این شیوه متکلمان با قیاس معلوم به مجهول حکمی را از معلوم به مجهول تسرّی می‌دادند. البته، این شیوه استدلال به رغم آن‌که ظاهری مشابه با تمثیلِ منطقی دارد، تفاوت‌های اساسی با تمثیل منطقی و قیاس شاهد به غائب دارد. برای مثال، در این شیوه صرف تشابه ظاهری بین معلوم و مجهول کافی نیست، بلکه باید معلوم و مجهول در علت حکم اشتراک داشته باشند. به بیان دیگر، در صورتی می‌توان حکم را از معلوم به مجهول تسرّی داد که علت حکم در آن دو وجود داشته باشد. در مسائل کلامی که علت حکم با عقل قابل دست‌یابی است، تسرّی حکم از معلوم به مجهول در صورت وجود علت، عقلاً اشکالی نخواهد داشت.۲

یکی از مهم‌ترین دلایل اختلاف متکلمان در برخی مسائل کلامی نیز اختلاف در مصادیق قیاس شاهد به غایب بوده است؛ برای مثال، اشاعره با تکیه بر همین روش به اثبات صفات زائد بر ذات پرداختند؛۳ در حالی که معتزله هرچند اصل صفات را با همین روش برای خداوند اثبات می‌کردند، ولی زیادت صفات بر ذات را در خداوند سبب تعدد قُدما و ترکیب در ذات خداوند می‌دانستند.۴

از متکلمان امامیه در دوران حضور هرچند سخن صریحی مبنی بر پذیرش یا رد

1.. این بخش از کتاب المنهاج در شرح الاساس الکبیر نقل شده است (نک: الشرفی، شرح الاساس الکبیر، ج۱، ص۲۱۵- ۲۱۹).

2.. برای مشاهدۀ شواهدی دربارۀ این شرط و همچنین دیگر شروط استدلال شاهد به غائب، نک: ابن تیمیة، الرد علی المنطقیین، ص۳۳۷- ۳۳۸.

3.. شهرستانی، نهایة الاقدام، ص۱۰۶.

4.. قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ص۱۰۱ و ۱۳۳.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
182

قیاس در اندیشه اصحاب امامیه

قیاس شاهد به غایب از مهم‌ترین شیوه‌های استدلالی متکلمان مسلمان در سده‌های نخست هجری و پیش از ورود منطق به ادبیات کلامی بوده است. حتی برخی متکلمان عقل را مجموعه علومی می‌دانستند که به وسیله آن می‌توان از شاهد به غایب یا از معلوم به مجهول رسید.۱

جاحظ، متکلم معتزلی نیز یکی از شیوه‌های استدلال را همین قیاس شاهد به غائب می‌داند.۲ سید مرتضی در فصلی جداگانه به توضیح و تبیین این شیوه در علم کلام پرداخته و از آن در موارد بسیاری استفاده کرده است.۳ مرزوقی - از عالمان سده پنجم هجری - پایه معرفت به توحید را همین روش استدلالی که به نظر او با آموزه‌های قرآنی نیز مطابقت دارد، می‌داند.۴ متکلمان اشعری پیش از غزالی که علم منطق را به کلام وارد کرد، بارها و بارها از این شیوه در علم کلام استفاده ‌کرده‌اند.۵

این شیوه توسط عالمان متأخرتر که از روش‌های منطقی استفاده می‌کردند، نقد شد؛ برای مثال، می‌توان به نقدهای ابن حزم و علامه حلی اشاره کرد.۶ البته، متکلمان پیشین نیز به نقدهای مخالفان خود پاسخ داده‌ بودند؛ برای مثال، حسن بن موسی نوبختی به نقد شکل اول قیاس منطقی پرداخت و از روش‌شناسی متکلمان دفاع کرد.۷ مشابه سخنان او را می‌توان در نوشته‌های دیگر متکلمان نیز مشاهده کرد؛ برای

1.. شیخ طوسی، التبیان، ج۲، ص۷۷.

2.. جاحظ، رسائل الجاحظ، ص۱۲۹.

3.. سید مرتضی، الملخص‌فی اصول الدین، ص‌۱۳۵- ۱۳۶.

4.. مرزوقی، الازمنة والامکنة، ص۸۶ - ۸۷.

5.. نک: الشامل فی اصول الدین، ص۹۱؛

6.. علامه حلی، مناهج الیقین فی اصول الدین، ص۱۹۷؛ ابن حزم، رسائل، ۲۹۹- ۳۰۳.

7.. سخنان نوبختی توسط ابن تیمیه در کتاب الرد علی المنطقیین جمع‌‌آوری شده است (نک: ابن تیمیه، الرد علی المنطقیین، ص۳۳۱).

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20743
صفحه از 297
پرینت  ارسال به