عاقلترین مردمان زمان که همان پیامبران هستند، منتهی میشود.
انسانها تکلیفی درباره میزان عقل خود ندارند و از اساس توانایی افزودن بر عقل خویش را ندارند و هر انسانی به میزان عقل خود بازخواست خواهد شد.۱ حتی ممکن است کسی به دلیل کمخِردی (و نه بیخِردی و جنون) در مهمترین اصول اعتقادی مانند توحید، سخنانی تشبیهی و تجسیمی بگوید و در قیامت عذاب نشود و حتی برای اعمال و عباداتش پاداشی - هرچند اندک - به او داده شود.
از آنچه گفته شد میتوان فهمید که این کمخِردی تنها به معنای جنون یا حالتهایی مشابه آن نیست، بلکه بسیاری از انسانها که توانایی فهم معارف را ندارند، نیز در بر میگیرد. افزون بر این، میتوان گفت که به یقین، در این دیدگاه همه انسانها توانایی عقلی برای فهم و درک اعتقادات اساسی دین را ندارند و هرکس به میزان عقلش مکلف به فهم این معارف است. بنابراین، هرچند رسیدن به دین کامل تنها از طریق فهم عقلانیِ میّسر است و ایمان کامل تنها از این طریق به دست میآید، ولی چه بسا فردی مسلمان و حتی شیعه باشد، ولی به دلیل برخورداریِ اندک از خِرد در برخی معارف دینی دچار کجفهمی و اشتباه شود.
سیره عقلانی امامیه
در این بخش به شواهدی که در سیره علمی اصحاب امامیه وجود دارد و به نوعی گرایش عقلانی آنان را اثبات میکند، خواهیم پرداخت. البته، تنها به شواهدی که عقلگرایی اصحاب را نشان میدهد، خواهیم پرداخت و به تمایزهای متکلمان و محدّثان در بخش قلمرو عقل و نسبت بین حجیّت عقل و حجیّت امام خواهیم پرداخت.