همچنین در روایتی که اسحاق بن عمار از امام ششم علیه السلام نقل کرده، چنین آمده است: هر کس عقل دارد، متدیّن است و هر کس متدیّن است، بهشتی خواهد شد.۱ در روایت دیگری از ایشان که عبداللّه بن سنان نقل کرده است، دنبالهروی شیطان نتیجه بیخِرَدی است و انسان خردمند از دستورات شیطان دوری میکند.۲
دسته سومِ روایات، عقل را دلیل و راهنمای انسان معرفی میکنند. این روایات نیز نشاندهنده حجیّت عقلاند. در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که «عقل» دلیل مؤمن است.۳ در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نیز چنین آمده است:
پایه شخصیت انسان، عقل است و هوش و فهم و حافظه و دانش از عقل سرچشمه میگیرند. عقل، انسان را کامل میکند و راهنما و بیناکننده و کلیدِ کار اوست و چون عقلش به نور خدایى مؤید باشد، دانشمند و حافظ و متذکر و باهوش و فهمیده شود و از اینرو، بداند چگونه و چرا و کجاست و خیرخواه و بدخواه خود را بشناسد و چون آن را بشناسد، مسیر حرکت و مواضع پیوست و گُسست خویش]به حق[را نیز خواهد شناخت و در یگانگى خداوند و اعتراف بفرمانش مُخلص شود و چون چنین کند از دست رفته را جبران کرده، بر آینده مسلط شود و بداند در چه وضعى است و براى چه در اینجاست و از کجا به اینجا رسیده و به کجا میرود؟
1.. «أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الرَّازِيِّ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَنْ كَانَ عَاقِلًا كَانَ لَهُ دِينٌ وَمَنْ كَانَ لَهُ دِينٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ» (کلینی، کافی، ج۱، ص۱۱).
2.. «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابن مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَجُلًا مُبْتَلًى بِالْوُضُوءِ وَالصَّلَاةِ وَقُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَأَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَهُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَكَيْفَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ- فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْءٍ هُوَ فَإِنَّهُ يَقُولُ لَكَ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَان» (نک: کلینی، کافی، ج۱، ص۱۲).
3.. «عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الْعَقْلُ دَلِيلُ الْمُؤْمِن» (نک: کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵).