روایات مشترک معنوی است و هر چیز که به نوعی مُظهِر و آشکارکننده باشد نور خوانده شده است.۱
افزون بر این ویژگی، در منابع روایی امامیه به مخلوقات مجرّد و غیرجسمانی نیز نور گفته شده است. عالم انوار که پیش از عالم اجسام آفریده شده است، در حقیقت به مخلوقات غیرجسمانی مانند نور پیامبر صلی الله علیه و اله و ائمه معصومین علیهم السلام و نور عقل و نور علم اطلاق شده است. بنابراین، عقل موجودی مجرّد است که عاقل به دلیل بهرهمندی از آن از ظلمت جهل به روشنایی علم میرسد.
البته، همانطور که پیشتر هم گفتیم در میراث نخستینِ امامیه افزون بر جنبه مستقل عقل، به عقل انسانی نیز توجه شده است؛ پیشتر به این نکته اشاره کردیم که عقل مهمترین موهبت الهی به انسانهاست. در روایت نبوی دیگر میزان عقل انسانها مهمترین ملاک در داوری درباره آنان عنوان میشود.۲
این مسئله سبب شده است که برخی عالمان امامیه به اشتباه عقل را مشترک لفظی در چند معنای متفاوت قلمداد کنند. گاه عقل به معنای غریزهای نفسانی که انسانها به وسیله آن خوب و بد و درست و نادرست را میفهمند و گاه به معنای موجودی مستقل که نخستین مخلوق خداوند است، بهکار رفته است.۳ در حالی که اندک تأملی در روایاتی که پیشتر در اثبات وجود استقلالی عقل بیان شد، نشان میدهد که انسانها از همان عقل بهرهمند میشوند؛ برای مثال، در روایات خلقت و اقبال و ادبار عقل، در پایان روایت تصریح شده است که همان عقل به انسانها اعطا