در کلام شیعه مناظرات متکلمان بزرگی مانند هشام بن حکم، هشام بن سالم و مؤمن طاق توسط شاگردانشان نوشته شده و به کتاب تبدیل میشد. نجاشی در مورد هشام بن حکم از سه کتاب یاد میکند که در واقع، تدوین شاگردان او از همین جلسات مناظره است که بهصورت نقل قول مستقیم مکتوب شدهاند.۱
دسته دوم از نگارشهای کلامی در این دوره کتب مستقلی است که یک متکلم در یک موضوع نگاشته است. رساله ارجاء حسن بن محمد بن حنفیه،۲ رسالههای حسن بصری۳ و رسالههای ابوحنیفه۴ نمونههایی از این آثار هستند. با این حال، همه این آثار مسئلهمحور یا موضوعمحوراند؛ برای مثال، به مسئله امامت، استطاعت یا معرفت پرداخته شده است. در این دوره کتابهایی که جامع آراء و عقاید کلامی باشند در دست نداریم.
مهمترین ویژگی کلام امامیه در این دوره استقلال فکری آن نسبت به دیگر جریانهای فکری (مانند معتزله) در علم کلام است. امامیه در این دوره نهتنها در حوزه امامت با غیرشیعیان اختلاف داشتند، بلکه در حوزه مسائل توحیدی نیز به نقد جریانهای کلامی دیگر مانند معتزله و اصحاب حدیث میپرداختند.
دوره تدوین
این دوره در کلام اسلامی از اوایل سده سوم و در کلام شیعه با کمی فاصله (پس از پشت سر گذاشتن یک دوره فترت و رکود) از اوایل سده چهارم آغاز شد و تا اواخر