شده است و رابطه عقل و وحی را در دو مدرسه کلامی کوفه و بغداد مقایسه کرده است. این پایاننامه هرچند در اصل فرضیه به این پژوهش نزدیک است، ولی به جریانهای درونی مدرسه کوفه توجهی نداشته و نقش ظهور متکلمان امامیه در مدرسه کوفه را در بحث عقل بررسی نکرده است. همچنین او به دیدگاههای مدرسه قم نپرداخته و مدرسه بغداد را به طور کلی در برابر مدرسه کوفه قرار داده و به تمایز جریانهای درونی بغداد نیز اشاره نکرده است.
برخی از آثار نیز به طور جزئی به بخشی از موضوع این پژوهش پرداختهاند؛ برای مثال، میتوان به مقاله گلدزیهر با عنوان «افکار نوافلاطونی و گنوسی در حدیث» اشاره کرد. او در این مقاله بهطور خاص به روایات عقل پرداخته و همه روایات مربوط به خلقت و آفرینش عقل را برگرفته از نظریه صدور نوافلاطونی دانسته و آن را با نظریه خلقت قرآنی ناسازگار دانسته است.۱
همچنین باید از مقاله محسن کدیور یاد کرد که در تقابل با مکدرموت به تبیین دیدگاه شیخ مفید در بحث عقل پرداخته است. او برخلاف مکدرموت، معتقد است که شیخ مفید نیز مانند شاگردانش سید مرتضی و شیخ طوسی به حجیّت استقلالی و انحصاری عقل در علم کلام معتقد بوده است.۲ با این حال تحلیل او از اندیشه شیخ مفید بیشتر مبتنی بر آرای شاگردان او مانند سید مرتضی و شیخ طوسی است و به همین دلیل جای تردید جدّی دارد.
در پایان لازم میدانم از استاد گرامی جناب حجة الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی که حق استادی بر بنده دارند و این اثر نیز نتیجه حضور در جمعی است که ایشان هدایت علمی آن را بر عهده دارند، تشکر کنم. همچنین از استاد گرامیام جناب حجة الاسلام و المسلمین دکتر شریعتمداری که این اثر را با دقت مطالعه