261
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

قائلان به معرفت اکتسابی در وجوب نظر آن بود که چه منبعی استدلال عقلی را بر انسان‌ها واجب کرده است. بی‌شک،‌ این وجوب به دلیل امر الهی نیست؛ زیرا مکلف اگر خداوند را پیش از نظر و استدلال بشناسد که دلیلی برای شناخت دوباره او ندارد و اگر خداوند را نشناسد، دلیلی برای اطاعت از اوامر الهی ندارد.

از نظر معتزله این عقل است که نظر و استدلال را بر انسان واجب می‌کند. از نظر آنها عقل نه‌تنها توانایی استدلال و کشف امور نظری را دارد، بلکه بایدها و نبایدهایی نیز برای انسان مطرح می‌کند. به بیان دیگر، عقل خود حسن و قبح افعال را درک و به آن حکم می‌کند. گفته شد که عقل در نظر معتزله مجموعه‌ای از علوم ضروری است.۱

قواعدی کلی مانند لزوم و وجوب شکر منعم، دفع ضرر محتمل از جمله این علوم هستند. با این حال انسان از کجا به وجود منعمی باور کند که به شکر او (که شناخت مقدمه این شکر است) اقدام کند. به بیان دیگر، انسان‌ها هیچ انگیزه‌ای برای ورود به فرآیند شناخت خداوند در خود نمی‌بینند. بنابراین، باید در انسان ترس و هراسی از خطر احتمالی ایجاد شود که به سبب آن انگیزه ورود به فرآیند شناخت خداوند در انسان ایجاد شود. حل این مشکل با تکیه بر عقل عملی نیز میسر نبود.

از این‌رو، معتزلیان به ناچار پذیرفتند که محرک اولیه برای ورود به فرآیند معرفت خداوند، بیرون از عقل انسان است. این محرک ممکن است در اثر انذار باورمندان به خداوند یا هر اتفاق دیگری برای انسان پدید آید. پیامبران نیز ممکن است یکی از این محرک‌ها باشند.

با این حال وجود آنها از همان ابتدای تکلیف لازم نیست؛ زیرا خداوند می‌تواند این تحریک بیرونی را در اثر عوامل دیگری نیز فراهم آورد. گذشته از آن پیش از پذیرش خداوند، پیامبران با دیگر انسان‌ها تفاوتی ندارند و تنبیه آنها مانند دیگران

1.. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۱، ص‌۳۷۵- ۳۷۹.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
260

معرفة اللّه را اکتسابی ‌دانستند. شیخ مفید همین دیدگاه را دارد.۱ او به همین دلیل معارف غیرعقلی مانند معرفت فطری را آشکارا انکار می‌کند و همه آیات و روایات موجود در این بحث را به‌گونه‌ای دیگر معنا می‌کند.۲

پس از شیخ مفید، سید مرتضی نیز همین دیدگاه را پذیرفت و معرفة اللّه را اکتسابی دانست.۳ او نیز مانند شیخ مفید آیات و روایات فطرت و همچنین آیات و روایات ذر را تأویل و طوری معنا کرد که دلالتی بر معرفت پیشینی انسان نداشته باشد.۴ دیگر عالمان بغداد مانند ابوالصلاح حلبی۵ و شیخ طوسی۶ نیز معارف را اکتسابی و تولید تلاش عقلی انسان‌ها دانستند.

به نظر می‌رسد مهم‌ترین تحول در بحث عقل‌گرایی امامیه در دوره مدرسه کلامی بغداد همین پذیرش معرفت اکتسابی و انکار معرفت اضطراری باشد؛ زیرا پایه علم کلام امامیه در مدرسه بغداد بر همین اصل استوار است. پیشتر گفته شد که معتزلیان نیز معرفت را اکتسابی می‌دانستند.

وجوب نظر (استدلال عقلی)

همه کسانی که معرفت دینی را انحصاراً اکتسابی می‌دانستند، کسب این معرفت (نظر و استدلال) را بر همه انسان‌ها واجب می‌دانستند. در مقابل باورمندان به اضطراری بودن معرفت چنین وجوبی را نمی‌پذیرفتند. مهم‌ترین مسئله پیش روی

1.. شیخ مفید، النکت فی مقدمات الاصول، ص۲۰.

2.. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص‌۶۰-۶۲.

3.. علم الهدی، الذخیرة، ص‌۱۶۷-۱۷۱.

4.. دربارۀ عالم ذر، نک: علم الهدی، رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۱۳- ۱۱۶؛ دربارۀ بحث فطرت، نک: علم‌الهدی، الامالی، ج۲، ص‌۸۳ - ۸۵.

5.. حلبی، تقریب المعارف، ص‌۶۵- ۶۶.

6.. شیخ طوسی، الاقتصاد، ص‌۲۵- ۲۶.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20692
صفحه از 297
پرینت  ارسال به