هشام بن حکم اشاره شده است.۱ با این حال، فضل بن شاذان از نظر گستره و تنوع آثار کلامی تنها با هشام بن حکم قابل مقایسه است و حتی یونس بن عبدالرحمان که شاگرد بیواسطه هشام بوده است، چنین جایگاهی در کلام امامیه ندارد. ردیههای او بر مذاهب و جریانهای مختلف فکری و کتابها و رسالههای کلامیاش او را به شخصیتی منحصر به فرد در آن دوران تبدیل کرده است.۲
هرچند عناوین کتابهای کلامی فضل بهخوبی عقلگرایی و گرایش کلامی او را نشان میدهد، ولی از بین این کتابها تنها دو کتاب الایضاح و العلل به دست ما رسیده است. کتاب الایضاح رویکرد جدلی - کلامی دارد و فضل در این کتاب به نقد و ردّ اندیشه دیگر مذاهب پرداخته است.
کتاب العلل نیز بهخوبی گرایشهای کلامی و عقلی فضل را نشان میدهد. این کتاب با پرسشی درباره نخستین فریضه الهی بر انسانها شروع شده است.۳ فضل بن شاذان نخستین فریضه الهی را اقرار و معرفت به خداوند، رسول خداوند و و حجّت های الهی و آنچه از سوی خداوند نازل شده است، میداند. با این همه، او راوی روایتی است که معرفت خداوند را اضطراری میداند.۴ این شواهد نشان میدهد که فضل بن شاذان نیز مانند گذشتگانش در مدرسه کوفه در عین اعتقاد به اضطراری بودن معرفة اللّه، به ضرورت استدلال و نظر نیز تأکید داشته است. به بیان دیگر، او بین معرفت عقلی و معرفت اضطراری جمع کرده است.
نکته دیگر در تفکر فضل بن شاذان اعتقاد به حسن و قبح عقلی است. عبارتی از کتاب العلل نقل شده است که نشاندهنده دیدگاه او در این مسئله است. از نظر او