215
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

دوره مأمون و معتصم به اوج خود رسید.۱ اگر چه از دوران متوکل آن حمایت یک جانبه از معتزله رنگ باخت و گاه برخی خلفای عباسی چون متوکل از جریان اهل حدیث حمایت کردند؛ اما بار دیگر با ورود آل بویه زیدی به بغداد، معتزلیان از پشتوانه‌ای استوار در حاکمیت برخوردار شدند.۲

این مسئله هنگامی اهمیت می‌یابد که بدانیم متکلمان بزرگ امامیه در بغداد از جمله نوبختیان و خانواده سید مرتضی از خاندان‌های حکومتی در این دوره بوده‌اند و خود این متکلمان نیز چهره‌هایی سیاسی بوده‌اند که مورد حمایت برخی مقامات سیاسی از جمله وزرای دربار عباسی و امیران بویهی قرار گرفته‌اند.۳ این مسئله به رویکردی عادی در میان بغدادیان تبدیل شده بود تا جایی که برخی از آنان ورود به عرصه قدرت سیاسی - به‌ویژه برای عالمان - را لازم می‌دانستند.۴ این جایگاه سیاسی و آشنایی با ساختار فرهنگی حاکمیت، می‌تواند انگیزه‌ای بالقوه برای طرح اندیشه‌های اعتقادی امامیه در قالب گفتمان رسمی و مورد حمایت حاکمیت از سوی این متکلمان امامی به حساب آید.۵

بی‌شک، ظهور جریان جدید کلامی در امامیه در این دوره و بهره‌گیری از عقل‌گرایی معتزلی توسط آنان نقطه عطف دیگری در کلام امامیه بوده است. در این فصل با توجه به این نقطه عطف تحول معنا و جایگاه عقل در امامیه را بررسی خواهیم کرد. این‌که هر کدام از جریان‌های داخلی امامیه تا چه حد در این مسئله با

1.. قاشا، المعتزله، ص‌۱۱۹ به بعد؛ نیومن، دورۀ شکل‌گیری تشیع دوازده امامی، ص۹۶-۱۰۲.

2.. شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص‌۴۳-۴۴؛ صبحی، فی علم الکلام، ج۱، ص‌۱۸۷-۲۹۰؛ الخیون، معتزله البصره والبغداد، ۲۳۷؛ ایوب، التاریخ العباسی، ص۹۸.

3.. اقبال، خاندان نوبختی، ص۹۶-۱۰۱؛ نیومن، دورۀ شکل‌گیری تشیع دوازده امامی، ص‌۹۵.

4.. سید مرتضی، رسائل الشريف المرتضی، ج۲، ص‌۸۷-۹۷؛ ابو‌الصلاح حلبی، الکافی، ص‌۲۴۶-۲۴۷؛ پاکتچی، «ابوالصلاح حلبی»، ص‌۶۰۹.

5.. نک: نیومن، دورۀ شکل‌گیری تشیع دوازده امامی، ص‌۱۳۱-۱۴۱.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
214

دیدگاه گذشتگان خود را کنار گذاشته و تفسیری نزدیک‌ به معتزله ارائه کردند.

شاید بتوان یکی از علت‌های نزدیک شدن کلام امامیه و معتزله در این دوره را غلبه معتزلیان بر فضای علم کلام در جامعه آن روز دانست. به بیان دیگر، سیطره معتزلیان بر علم کلام چنان بود که متکلمان نوظهور امامیه برای تدوین کلام امامیه راهی جز بهره‌گیری از ادبیات و روش معتزلیان در مقابل خود نمی‌دیدند.

افزون بر این، باید به این نکته اشاره کرد که پس از افول کلام امامیه در کوفه، کلام عقل‌گرای معتزلی این امکان را به متکلمان نوظهور امامیه می‌داد که با بهره‌گیری از روش و گاه برخی اصول فکری اعتزالی از تشیع و آموزه‌های آن دفاع کنند؛ برای مثال، می‌توان به قاعده لطف که در ابتدا توسط معتزله مطرح و تبیین شد، اشاره کرد که متکلمان نوظهور امامیه مانند نوبختیان و ابن قبه رازی با بهره‌گیری از آن به تبیین ضرورت نصب امام و حل برخی مسائل امامت در دوران غیبت پرداختند.۱ همچنین تغییر برخی مواضع تندروانه معتزلیان نخستین مانند واصل بن‌عطا و عمرو بن‌عبید درباره امام علی علیه السلام‌ و گرایش اکثر آنان به پذیرش افضلیت امام علی علیه السلام‌ در این دوره بر تعامل امامیه و معتزله می‌افزود. نه‌تنها معتزلیان بغداد که بزرگان معتزله بصره مانند ابوعلی جبایی، ابوعبداللّه بصری و قاضی عبدالجبار نیز در این دوره افضلیت امام علی علیه السلام‌ بر دیگر صحابه را پذیرفته بودند.۲

البته، نباید از نقش عوامل سیاسی در نزدیک شدن کلام امامیه و معتزله به هم غفلت کرد. جریان‌های سیاسی در جامعه اسلامی همواره - چه در پیدایش مسائل کلامی و چه در تطور علم کلام - تأثیرگذار بوده‌اند.۳ از ابتدای حکومت عباسیان گفتمان عقل‌گرای معتزلی مورد حمایت گسترده حاکمان بود و این حمایت‌ها در

1.. علم الهدی، الشافی، ج۱، ص۹۷-۹۸.

2.. دربارۀ دیدگاه‌های گوناگون معتزلیان در این مسئله، نک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۷- ۹.

3.. صبحی، فی علم الکلام، ج۱، ص‌۹۱-۹۲.

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20885
صفحه از 297
پرینت  ارسال به