177
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

هیچ ‌حجیّتی در عرصه دین ندارد و عرصه دین جولانگه عقل نیست و پیمودن این راه پرپیچ و خم تنها به مدد ‌حجّت‌‌های الهی ممکن است.۱

بنا به آنچه گفته شد می‌توان به این نتیجه رسید که متکلمان امامیه در دوران حضور و در مدرسه کوفه در عین اعتقاد به نظریه امامت، به ‌حجیّت عقل نیز باور داشتند. آنان سخنان ائمه اطهار علیهم السلام را بر مبنای عقل فهمیده و تصدیق می‌کردند. مطالبه دلیل از ائمه اطهار علیهم السلام توسط متکلمان در مباحث مختلف شاهدی بر این ادعاست.

با این حال عقل‌گرایی متکلمان بیش از این بود. آنان گاه از عقل برای مستدل‌سازی، ساختاربندی، مفهوم‌سازی و در نتیجه نظریه‌پردازی نیز استفاده می‌کردند و همین سبب تولید اندیشه‌ها و مبانی کلامی جدیدی می‌شد که گاه با آموزه‌های ائمه علیهم السلام فاصله داشت. احتمالاً‌ تأکید ائمه علیهم السلام بر مسئله «رد به امام» نزد برخی از آنان به این دلیل بوده است که جلوی خطاهای ناخواسته‌شان در نظریه‌پردازی گرفته شود.

محدّث - متکلمان عقل را ‌حجّت و منبعی برای فهم درست آموزه‌های وحیانی می‌دانستند. البته، شواهدی از گفت‌وگوهای عمیق عقلی مشابه آنچه در بین برخی متکلمان وجود داشت، در بین این گروه دیده نمی‌شود، بلکه آنان بیشتر از آن‌که نگاهی منطقی - انتقادی به معارف وحیانی داشته باشند، در پی درک و فهم این معارف بوده‌اند.

شاید به همین دلیل از نظر آنان، مؤمنان سه وظیفه اصلی دارند: شناخت امام، تسلیم بودن در برابر او و رد اختلافات موجود در بین اصحاب به ایشان. محدّثان صرف - برخلاف دو گروه پیشین - توجهی به فهم عمیق عقلانی از دین نداشتند و تنها در پی نقل و بیان روایات بودند.

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص‌۵۲- ۵۳.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
176

از سوی دیگر محدّث - متکلمان جدال و مراء را از آفات اخلاقی می‌دانستند؛ برای مثال، عبداللّه بن سنان - از محدّثان بزرگ امامیه در مدرسه کوفه - گزارش می‌دهد که امام صادق علیه السلام‌ مؤمن طاق را به دلیل پرداختن به مناظره و مخاصمه با مخالفان به حضور نپذیرفتند؛ زیرا به گفته امام کلام و مخاصمه با دیگران نیت را فاسد و دین را نابود می‌کند.۱ همچنین در روایتی دیگر ابوعبیده حذاء از امام باقر علیه السلام‌ نقل کرده است که مشاجره و مخاصمه با دیگران سبب شک، نابودی اعمال و تباه شدن صاحبش خواهد شد۲ و بنا به گزارشی دیگر جدال با مخالفان مایه بیماری قلب انسان‌ها معرفی شده است.۳

همان‌گونه که پیشتر گفته شد، محدّثان صرف - برخلاف دو گروه دیگر - به فهم عقلانی معارف دینی توجهی نداشتند و تنها به نقل طوطی‌وار سخنان ائمه علیهم السلام می‌پرداختند. آنان حتی اگر در مسئله‌ای روایتی از ائمه علیهم السلام نشنیده‌ بودند، تنها به گفتن این جمله بسنده می‌کردند که «نظر ما همان نظر امام است» حتی اگر ندانند نظر امام چیست.۴ این شیوه در میان برخی اصحاب امامیه، اشعری را بر آن داشته است که به هنگام نقل اختلافات و اقوال امامیه گاه از گروهی یاد کند که چنین می‌گویند: «نظر جعفر بن محمد هرچه باشد نظر ما نیز همان است».۵ این گروه هیچ جایگاهی برای عقل قائل نبودند و به ادعای اشعری، معتقد بودند که عقل

1.. ابن طاووس در کتاب کشف المحجّة این گزارش را از اصل عبدالله بن حماد نقل کرده است (نک: ابن طاووس، کشف المحجّة، ص۶۱- ۶۲).

2.. ابن طاووس، کشف المحجّة، ص‌۶۲- ۶۳.

3.. کلینی، کافی، ج۲، ص‌۲۱۳.

4.. «عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‌ يَخْتَلِفُ أَصْحَابُنَا فَأَقُولُ قَوْلِي هَذَا قَوْلُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ بِهَا نَزَلَ جَبْرَئِيل» (صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۵۲۵).‏

5.. همچنین می‌توان به موضعی مشابه در بحث خلق اعمال توجه کرد: «الفرقة الثانية منهم يزعمون انه‏ لا جبر كما قال الجهمىّ ولا تفويض كما قالت المعتزلة لأن الرواية عن الائمة زعموا جاءت بذلك ولم‏ يتكلّفوا ان يقولوا فى اعمال العباد هل هى مخلوقة أم لا شيئاً» (نک: اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۶و۴۱).

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20886
صفحه از 297
پرینت  ارسال به