147
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

آن را می‌فهمند۱ و همچنین این‌که امر ایشان به سرٌّ مستسرّ تعبیر می‌شودف۲ مؤید این ادعاست. گاه حتی روایات و سخنان ائمه اطهار علیهم السلام نیز صعبٌ مستصعب خوانده شده و توصیه شده است که اگر حدیثی به شما رسید و نتوانستید آن را بفهمید، انکارش نکنید و علم آن را به ما واگذار کنید.۳

البته، ائمه اطهار علیهم السلام و همچنین برخی اصحاب ایشان برای اثبات ضرورت و نیاز انسان‌ها به امام استدلال عقلی اقامه کرده‌اند،۴ ولی فهم حقیقت امامت، ماهیت علم ایشان و بسیاری از امور دیگر در حوزه امامت برای عقل ممکن نیست. این در حالی است که متکلمی مانند هشام بن حکم به نظریه‌پردازی عقلی در این حوزه

1.. صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۶-۲۷.

2.. همان، ص۲۸-۲۹.

3.. «جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام‌ قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و اله‌ إِنَّ حَدِيثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ‏ مُسْتَصْعَبٌ‏ لَا يُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ فَمَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَدِيثِ آلِ مُحَمَّدٍ فَلَانَتْ لَهُ قُلُوبُكُمْ وَعَرَفْتُمُوهُ فَاقْبَلُوهُ‏ وَمَا اشْمَأَزَّتْ مِنْهُ قُلُوبُكُمْ وَأَنْكَرْتُمُوهُ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَإِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى الْعَالِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَإِنَّمَا الْهَالِكُ أَنْ يُحَدَّثَ أَحَدُكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنْهُ لَا يَحْتَمِلُهُ فَيَقُولَ وَاللَّهِ مَا كَانَ هَذَا ثَلَاثا» (صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۱).

4.. «مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‌ إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَأَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُعْرَفَ بِخَلْقِهِ بَلِ الْخَلْقُ يُعْرَفُونَ بِاللَّهِ قَالَ صَدَقْتَ قُلْتُ إِنَّ مَنْ عَرَفَ أَنَّ لَهُ رَبّاً فَيَنْبَغِي لَه‏ أَنْ يَعْرِفَ أَنَّ لِذَلِكَ الرَّبِّ رِضًا وَسَخَطاً وَأَنَّهُ لَا يُعْرَفُ رِضَاهُ وَسَخَطُهُ إِلَّا بِوَحْيٍ أَوْ رَسُولٍ فَمَنْ لَمْ يَأْتِهِ الْوَحْيُ فَقَدْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَطْلُبَ الرُّسُلَ فَإِذَا لَقِيَهُمْ عَرَفَ أَنَّهُمُ الْحُجَّةُ وَأَنَّ لَهُمُ الطَّاعَةَ الْمُفْتَرَضَةَ وَقُلْتُ لِلنَّاسِ تَعْلَمُونَ‏ أَنَّ رَسُولَ الله صلی الله علیه و اله‌ كَانَ هُوَ الْحُجَّةَ مِنَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالُوا بَلَى قُلْتُ فَحِينَ مَضَى رَسُولُ الله صلی الله علیه و اله‌ مَنْ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى خَلْقِهِ فَقَالُوا الْقُرْآنُ فَنَظَرْتُ فِي الْقُرْآنِ فَإِذَا هُوَ يُخَاصِمُ بِهِ الْمُرْجِئُ‏ وَالْقَدَرِيُّ وَالزِّنْدِيقُ الَّذِي لَا يُؤْمِنُ بِهِ حَتَّى يَغْلِبَ الرِّجَالَ بِخُصُومَتِهِ فَعَرَفْتُ أَنَّ الْقُرْآنَ لَا يَكُونُ حُجَّةً إِلَّا بِقَيِّمٍ فَمَا قَالَ فِيهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ كَانَ حَقّاً فَقُلْتُ لَهُمْ مَنْ قَيِّمُ الْقُرْآنِ‏ فَقَالُوا ابن مَسْعُودٍ قَدْ كَانَ يَعْلَمُ وَعُمَرُ يَعْلَمُ وَحُذَيْفَةُ يَعْلَمُ قُلْتُ كُلَّهُ قَالُوا لَا فَلَمْ أَجِدْ أَحَداً يُقَالُ إِنَّهُ يَعْرِفُ ذَلِكَ كُلَّهُ إِلَّا عَلِيّاً علیه السلام‌ وَإِذَا كَانَ الشَّيْ‏ء بَيْنَ الْقَوْمِ فَقَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَقَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَقَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَقَالَ هَذَا أَنَا أَدْرِي فَأَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً علیه السلام‌ كَانَ قَيِّمَ الْقُرْآنِ وَكَانَتْ طَاعَتُهُ مُفْتَرَضَةً وَكَانَ الْحُجَّةَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ رَسُولِ الله صلی الله علیه و اله‌ وَأَنَّ مَا قَالَ فِي الْقُرْآنِ فَهُوَ حَقٌّ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ» (کلینی، کافی، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹).


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
146

البته، استدلال‌های عقلی معصومین علیهم السلام از این قاعده استثنا شده است؛ زیرا همان‌‌‌‌‌‌‌طور که گفته شد عاقل‌ترین مردم‌اند و همچنین به دلیل تأییدها و هدایت‌های الهی در استدلال‌هایشان دچار خطا نخواهند شد. همچنین پس از بیان این ادله عقلی توسط ایشان، دیگران نیز با عقل‌شان آنها را تصدیق خواهند کرد؛ هرچند اگر راهنمایی معصومین علیهم السلام نبود، عقل آنها راه به جایی نمی‌برد و دچار خطاهای معرفت‌شناختی می‌شد.۱

گروهی از متکلمان که در مسائل مربوط به ربوبیت خداوند سخن می‌گفتند، نزد امام صادق علیه السلام‌ رفتند. امام علیه السلام‌ آنان را از این کار باز داشت و فرمود که تنها آنچه از ائمه علیهم السلام نقل شده را بگویند و از خودشان در این‌باره چیزی نگویند؛ زیرا پس از مرگ و در روز واپسین در جرگه همراهان ائمه علیهم السلام‌ نخواهند بود و خداوند متعال هر گونه بخواهد با آنان برخورد خواهد کرد.۲

محدّثان امامیه امر امامت را نیز از اموری معرفی کرده‌اند که عقل انسان‌های عادی به آن دسترسی ندارد.۳ این‌که امر امامان «صعبٌ مُستصعب» معرفی می‌شود و تنها فرشتگان مقرّب، پیامبران مُرسل و مؤمنی که خداوند قلب او را آزموده است،

1.. دقت در اندک روایاتی که در آنها بر مسائل توحیدی استدلال شده است، این ادعا را اثبات می‌کند. در این روایات امام علیه السلام‌ به استدلال عقلی برای اثبات خداوند و برخی صفات خداوند پرداخته‌اند و مخاطبان که زنادقه یا برخی از مخالفان بوده‌اند، در نهایت، سخنان امام علیه السلام‌ را عقلاً تصدیق کرده‌اند. بهترین نمونۀ این روایات حدیث زندیق است که هشام بن حکم از امام صادق علیه السلام‌ نقل کرده است (شیخ صدوق، التوحید، ص۲۴۳-۲۵۰).

2.. «أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‌ قَالَ: دَخَلَ عَلَيْهِ قَوْمٌ مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ يَتَكَلَّمُونَ‏ فِي‏ الرُّبُوبِيَّةِ فَقَالَ اتَّقُوا اللَّهَ وَعَظِّمُوا اللَّهَ وَلَا تَقُولُوا مَا لَا نَقُولُ فَإِنَّكُمْ إِنْ قُلْتُمْ وَقُلْنَا مِتُّمْ وَمِتْنَا ثُمَّ بَعَثَكُمُ اللَّهُ وَبَعَثَنَا فَكُنْتُمْ حَيْثُ شَاءَ اللَّهُ وَكُنَّا» (شیخ صدوق، التوحید، ص۴۵۷).

3.. «أَبُو مُحَمَّدٍ الْقَاسِمُ بْنُ الْعَلَاءِ رَحِمَهُ اللَّهُ رَفَعَهُ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: كُنَّا مَعَ الرِّضَا علیه السلام‌ بِمَرْوَ... إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَأَعْظَمُ شَأْناً وَأَعْلَى مَكَاناً وَأَمْنَعُ جَانِباً وَأَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ‏ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِم» (کلینی، کافی‌، ج۱، ص۱۹۹).

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20832
صفحه از 297
پرینت  ارسال به