به همین دلیل، در این بخش به این گروه بیش از این نخواهیم پرداخت و تنها بر تمایز جریان کلامی و جریان حدیثی - کلامی در بحث حجیّت و قلمرو عقل و رابطه عقل و وحی متمرکز خواهیم شد و برای پاسخ به این پرسش به بررسی محتوایی گزارشهای موجود از این دو گروه (چه روایات و چه غیر آنها مانند اطلاعات کتب ملل و نحل، تراجم، طبقات و تاریخ) خواهیم پرداخت.
حجیّت عقل: نقطه اشتراک محدّثان و متکلمان امامیه در کوفه
حجّت در لغت به معنای برهان قاطع۱ و دلیل روشن۲ است. در قرآن نیز حجّت به همین معنا بهکار رفته است؛ برای مثال، میتوان به آیه (قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ)۳ و (لِئَلَّا یکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیکُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا)۴ اشاره کرد. در روایات نیز حجّت به همین معنا بهکار رفته است.
در همه مواردی که از حجّت های الهی سخن به میان آمده است، مقصود دلیل روشنی است که هرگونه عذری را از مخاطب برطرف سازد.۵ در ادامه، به شواهدی که حجیّت عقل را در اندیشه امامیه نشان میدهد، اشاره میکنیم. برخی از این شواهد عبارات، نصوص و نقلهای به جا مانده از امامیه و برخی سیره و رفتار عقلانی آنان است. پیشتر گفتیم که پذیرش حجیّت عقل به این معنا نیست که عقل توانایی ورود به همه حوزههای معرفتی را دارد.