خشونتها میتوانند، عامل به کاربستن اصول ارتباطی ناهنجار باشد؛ مانند بیاعتمادی، عدمصداقت، انتقامگیری و... .
شر نسبت به پروردگار هم شامل ناسپاسی، کفرگویی، غفلت، خیانت، نافرمانی و... میشود و شاید از اعظم گناهان کبیره، غضب مخلوق بر خالق باشد که مخصوص سران کفر و الحاد، مانند نمرود و فرعون است. انسان جاهل یا غافل ممکن است، موضعگیری منفی نسبت به پروردگار داشته و نسبت به عدالت یا هر صفت دیگری از او دچار اشتباه شود. چنین فردی نخواهد توانست، رفتارهای خود را بر این اساس تنظیم نماید و لذا تظاهرات رفتاری خشن، اعتراضآمیز و مخالفتجویانه با پروردگار خود خواهد یافت. در اینجا خشم، موجبات فاصلهگیری بیشتر از خداوند شده و در نهایت به مصداق: (ثُمَّ کانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَی أَن کذَّبُوا بِآیاتِ اللهِ)۱
، منکر خداوند بشود.
بر اساس این روایت مختصر، ولی معتبر، میتوان پیشبینی کرد که محور همه صورتهای رفتاری شری که تصور شد، ممکن است، غضب باشد. در بحث آثار کنترل غضب، عرض خواهد شد که چگونه کنترل غضب در همه این محدودهها، باعث بروز خیر و سعادت برای افراد میشود.
۱. آثار فردی خشم
از بررسی محتوای آیات و روایات در زمینه غضب متوجه میشویم که نتایج خشم منفی، قبل از هرکسی بر خود فرد غضبناک متوجه میشود و سپس بر سایرین و کل جامعه سرایت میکند. هرکسی بالوجدان متوجه میشود که خشم، حالت رنجآور و ناراحتکنندهای است که ابعاد مختلف انسان را تحت سیطره خود قرار داده و گاهی آینده شخص نیز، تحت الشعاع خشونتهای قبلی او قرار میگیرد؛ لذا کمتر کسی تمایل ذاتی به عصبانیت عمدی دارد. اغلب افراد سالم و غیر بیمار، با هر فرهنگ و