77
مهار خشم

اندوه و خشم، فرماندهانی هستند که پس از وقوع چیزی خلاف میل تو حاصل می‌شوند، به طوری که هر گاه، امر ناخوشایند از جانب مافوقت به تو برسد، اندوه‌آور و اگر از جانب زیردستت به تو برسد، خشم‌آور خواهد بود.
این روایت و روایت قبلی می‌رسانند که اصولاً خشم، در مواردی که به‌دلیلی امکان بروز ندارد، در مرحله هیجان می‌ماند و بالطبع باعث غم، اندوه و آزار روحی فرد می‌شود، اما در مواردی که امکان ظهور وجود دارد، مانند خشم بر زیردست یا ضعیف‌تر از خود، به غضب یا پرخاش تبدیل و نمایان می‌شود، لذا در این صورت اخیر، به صفتی رذیله تبدیل می‌شود و پستی و زشتی را به ارمغان می‌آورد.
از بحث بالا نتیجه‌گیری می‌شود که برای برطرف‌کردن هرگونه اندوه و نگرانی، باید سعی نمود که از هرگونه هیجان‌ منفی و مضر پرهیز نمود تا ضمن حفظ بهداشت روانی مناسب، از منجر‌شدن به پرخاش و عواقب بعدی جلوگیری شود.

۲. خشم عاقل و جاهل

فرد عاقل یا کسی که نسبت به هیجان خشم خود آگاهی دارد و از عوارض و آثار مضر آن آگاه است، می‌تواند هیجان خود را فروخورده و از شدت‌یافتن آن جلوگیری کند. همچنین فرد عاقل، اگر هم خشمگین بشود، طبیعتاً برای مواردی است که خشم مثبت تلقی می‌شود؛ یعنی نوعی پرخاشگری بدون هیجان و به خاطر حق صورت می‌پذیرد؛ پس ممکن است، خشم فرد عاقل، فقط همین علامت را داشته باشد. در حالی که خشم فرد جاهل، همه نوع علائم هیجانی و جسمی داشته و حتی بر زبان نیز ظاهر خواهد شد. این مطلب می‌تواند، مصداق روایتی از مولا علی علیه السلام باشد که در آن غضب زبانی به طور غیر مستقیمی توبیخ شده است:
غَضَبُ الجَاهِلِ فِی قَولِهِ، وَ غَضَبُ العَاقِلِ فِی فِعلِهِ.۱
خشم نادان در گفتار اوست و خشم خردمند در رفتارش.

1.كنز الفوائد، کراجکی، ص‌۸۸؛ بحار الأنوار، ج‌۱، ص‌۱۶۰.


مهار خشم
76

ای شقران! خوبی از همگان خوب است؛ امّا از تو خوب‌تر؛ به دلیل
انتسابت به ما و زشتی، از همگان زشت است؛ امّا از تو زشت تر؛ به دلیل انتسابت به ما

.
در نتیجه فرق می‌کند که چه کسی و با چه منزلتی از معرفت و رشد معنوی یا طبیعی پرخاش کند؛ پس نسبت به تک تک افراد به لحاظ ارزش گذاری در مقام رفتار غضب در پیش خداوند، میزانی جدا از ارزشیابی وجود خواهد داشت؛ لذا وجوه ارزشیابی منفی بر حسب اختلاف مراتب ارزشی انسان‌ها مختلف خواهد بود.

۱. خشم مافوق و زیردست

گروهی دیگری از روایات نشان می‌دهند که خشم از لحاظ قربانی خشم نیز، طبقه‌بندی شده است. روایت زیر نشان می‌دهد که امام هادی علیه السلام خشم‌گرفتن بر عموم افراد جامعه یا به عبارتی خشمگین‌شدن بر افراد غیر مرتبط با فرد خشمگین را نوعی نشانه عجز و ناتوانی ‌می‌دانند. برخلاف تصور غالب افراد که خشم نشانه‌ای بر قدرت یا برتری و زورگویی محسوب می‌شود، حضرت می‌فرمایند که فرد خشمگین به دلیل ناتوانی خود، در رابطه با دیگران خشمگین می‌شود:
الغَضَبُ عَلَی مَن لاتَملِک عَجزٌ و علی مَن تَملِک لُؤمٌ.۱
خشم گرفتن بر کسی که مالک (اختیاردار) او نمی‌باشی، نشانه ناتوانی و برکسی که مالک (اختیاردار) او هستی، نشانه پستی است.
روایت دیگری از امیرمؤمنان علیه السلام دقیقاً به نظریه‌های روان‌شناختی درباره خشم اشاره می‌کند. این روایت، با بیان اینکه خشم، از یک محرومیت یا امر مخالف میل تولید می‌شود، هم‌زمان به متفاوت‌بودن خشم نسبت به قربانیان خود اشاره می‌کند:
الحُزنُ وَ الغَضَبُ أَمِیرَانِ تَابِعَانِ لِوُقُوعِ الأَمرِ بِخِلافِ مَا تُحِبُّ إِلّاأَنَّ المَکرُوهَ إِذَا أَتَاک مِمَّن فَوقَک نُتِجَ عَلَیک حَزَناً وَ إِن أَتَاک مِمَّن دُونَک نُتِجَ عَلَیک غَضَباً.۲

1.أعلام الدین، دیلمی، ص۳۱۱.

2.شرح نهج‌ البلاغة، ج۲۰، ص۳۲۲.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32473
صفحه از 299
پرینت  ارسال به