71
مهار خشم

قلب است که این معنی، در باره خداوند منتفی است. همین طور است خشنودی و سخط و رحمت خدا. او هیچ شبیه و مانندی در بین اشیاء، ندارد. گفت: «در مورد اراده ‌کردن آن (امرقلبی) مرا آگاه کن». فرمود: «اراده‌ کردن در بندگان، امری قلبی است و آنچه بعد از ایجاد قلبی در عمل انجام می‌شود؛ اما در مورد خداوند عزّوجل، اراده‌کردن به عمل، به وجود آوردن آن است؛ به طوری که فقط می‌فرماید: «باش؛ پس به وجود می‌آید».۱
با توجه به این بیان، غضب یا آنچه پرخاش معنا کردیم، ابتدا در قلب یا باطن انسان به وجود می‌آید. معنی این جمله این است که بروز و ظهوری ندارد. سپس تداوم آن حالت هیجانی، به بروز رفتاری خارجی متناسب با آن هیجان منجر می‌شود، البته به نظر می‌آید، روایت بیشتر در مقام بیان تفاوت بین اراده انسان و خداوند است تا غضب؛ اما می‌توان از مثالی که زده، استفاده کرد.
بعضی از علماء اخلاق۲ فرموده‌اند که:
افراد نسبت به صفت خشم سه نوع‌اند: یا زیاده‌روند یا کوتاهی می‌کنند یا اعتدال دارند. اما آنان که تفریط می‌کنند؛ به خاطر نداشتن یا ضعف این قوه است که ناپسند بوده و درباره او می‌گویند: غیرت ندارد؛ لذا گفته‌اند: «هرکس در جایی که باید خشمگین شود، نشود؛ مثل حمار است؛ از این ‌رو، کسی که توانایی غیرت و خشم نداشته باشد، ناقص

1.«...أَمَّا الغَضَبُ فَهُوَ مِنَّا إِذَا غَضِبنَا تَغَیرَت طَبَائِعُنَا وَ تَرتَعِدُ أَحیاناً مَفَاصِلُنَا وَ حَالَت أَلوَانُنَا ثُمَّ نَجِی‏ءُ مِن بَعدِ ذَلِک بِالعُقُوبَاتِ فَسُمِّی غَضَباً فَهَذَا كَلامُ النَّاسِ المَعرُوفُ وَ الغَضَبُ شَیئَانِ أَحَدُهُمَا فِی القَلبِ وَ أَمَّا المَعنَی الَّذِی هُوَ فِی القَلبِ فَهُوَ مَنفِی عَنِ اللهِ جَلَّ جَلالُهُ وَ كَذَلِک رِضَاهُ وَ سَخَطُهُ وَ رَحمَتُهُ عَلَی هَذِهِ الصِّفَةِ جَلَّ وَ عَزَّ لا شَبِیهَ لَهُ وَ لا مِثلَ فِی شَی‏ءٍ مِنَ الأَشیاءِ قَالَ فَأَخبِرنِی عَن إِرَادَتِهِ قُلتُ إِنَّ الإِرَادَةَ مِنَ العِبَادِ الضَّمِیرُ وَ مَا یبدُو بَعدَ ذَلِک مِنَ الفِعلِ وَ أَمَّا مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَالإِرَادَةُ لِلفِعلِ إِحدَاثُهُ إِنَّمَا یقُولُ لَهُ كُن فَیكُونُ ... ؟

2.اللمعة البیضاء فی شرح الاحیاء، ملامحسن فیض کاشانی، ج۵، ص۲۹۶-۲۹۹.


مهار خشم
70

ما در صفحات بعدی به دلیل همین تقسیم، از خشم تحت عنوان خشم مثبت و خشم منفی یاد خواهیم کرد. منابع لغوی نیز، به غضب مثبت و منفی اشاره نموده‌اند.۱ در کتاب شریف مجمع ‌البحرین، ذیل آیه شریفه (غیرالمغضوب علیهم)
، ابتدا غضب به دو نوع غضب مخلوق و غضب خالق تقسیم شده است.۲ این کتاب درباره ماهیت غضب می‌فرماید:
و الغَضَبُ من غیرالله تعالی هو عبارةٌ عن غلیان دم القلب لإرادة الانتقام و هو من الأخلاق المذمومة.۳
خشم در غیر خدا، حرکت و جوشش خون است، به منظور انتقام‌گرفتن و از صفات رذیله محسوب می‌شود.

۳. خشم درونی و بیرونی

نحوه بیان برخی از روایات می‌‌رساند که خشم سطوح و مراتبی دارد. به طوری که ابتدا خشم، در سطح قلبی و مخفی ایجاد می‌شود و سپس توسط صاحب خشم، اراده بروز آن می‌شود و ظاهر می‌شود. امام صادق علیه السلام ضمن بیان این موضوع می‌فرمایند که در مورد خداوند، خواستن و انجام دادن یکی است و دو مرحله‌ای نیست:
...غضب، از خصوصیات ما انسان‌هاست. زمانی که خشمگین می‌شویم، حالاتمان تغییر می‌کند و احتمالاً زانوانمان می‌لرزد و رنگمان عوض می‌شود، بعد از آن پیامدهایی دارد که به آن غضب می‌گویند و این کلام بین مردم شناخته شده است. غضب دو گونه است، یکی از آنها در

1.قال ابن‌عرفة: «الغَضَبُ، من المخلوقین، شی‏ءٌ یداخل قُلوبَهم؛ و منه محمودٌ و مذمومٌ فالمذموم ما كان فی غیر الحقّ و المحمود ما كان فی جانب الدِّین و الحقِّ و أمّا غَضَبُ الله فهو إنكاره علی من عصاه فیعاقبه ...». لسان ‌العرب، ج‌۱، ص۶۴۹.

2.الغَضَبُ قسمان: « غَضَبُ الله و هو سخطه علی مَن عصاه و معاقبته له و غَضَبُ المخلوقین فمنه محمودٌ و هو ما كان فی جانب الدِّین و الحقّ و المذمومُ ما كان فی خلافه...». مجمع ‌البحرین، ج‌۳، ص‌۳۱۵.

3.همان.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 33013
صفحه از 299
پرینت  ارسال به