_ تاتانوس۱ _ میداند. دیدگاه «لورنز»۲ مبنی بر غریزی بودن پرخاشگری است؛ یعنی به دلیل فوائدش، مانند پراکنده شدن یک نوع جمعیت در منطقه وسیعتر و تأثیر در جفتیابی در طی دورههای تحول انسان و جانداران رشد مییابد. در حالی که از دید منتقدان، جهانشمول۳ نبودن این غریزه، و متفاوت بودن سطوح پرخاشگری در فرهنگهای مختلف، معارض این نظریه است.
۲. دیدگاه زیستشناختی
نظریههای زیستشناختی «باس»۴ و «نیسبت»۵ ، گلادو۶ مارازیتی۷ و همکاران و «ونگوزن»۸ «فریجدا»۹ و «دیپول»۱۰ که بر اساس بررسی ترکیبات شیمیایی خون افراد پرخاشگر و مضطرب و افراد تغییر جنسیت داده صورت گرفته است، بر تفاوتهای فیزیولوژیکی افراد (مانند کمبود سروتونین یا افزایش هورمونهای جنسی مردانه در زنان) تأکید میکنند. بررسی دوقلوهای یکتخمکی نشان میدهد که آنها، بیشتر از دوقلوهای دوتخمکی از نظر خشونت و رفتارهای تبهکارانه به هم شباهت دارند و فرزندخواندهها به والدین تنی خود بیشتر از والدینی شباهت دارند که آنها را به فرزندی پذیرفتهاند.۱۱ ناحیه بادامه۱۲ در مغز، اکنون به عنوان مرکز پرخاشگری شناخته